کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

استاد شهیدم؛ جانباز شهید، عارف عظیم، دکتر محمود رفیعی، بازخواهی گشت در صبح ظهور میدانم. تا طلوع موعود... کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

استاد شهیدم؛ جانباز شهید، عارف عظیم، دکتر محمود رفیعی، بازخواهی گشت در صبح ظهور میدانم. تا طلوع موعود... کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

آژانس شیشه ای و عباس ها و حاج کاظم ها حقیقت دارند

لبیک یا رسول الله 

 

 

 

 

 السلام علیک ارباب، اباعبدالله    

 

 

به قیمت دردسر می نویسم این مطالب را اما اگر سکوت کنم به ایمانم خیانت کرده ام ، سکوت را در مکتب من جایی نیست... شهدایم آموخته اند. امیرالمونین حضرت علی ع فرموده که حق را بگو گرچه تلخ باشد. 

    

 

حاج کاظم، عباس آژانس شیشه ای را یافت  

 

عباس ها زیادند اما نه مقابل دیدگان من و تو .... 

 

عباس ها وجود دارند    

 

آژانس شیشه ای هرروز تکرار میشود برای عباس 

  

 

ساعت 30 / 20 دقیقه سه شنبه 23 آبان 91 

 

کامران نجف زاده، پرویز پرستویی، عباس (ناصر افشاری) 

 

  

 

جانبازی که روزانه 30 آمپول مرفین تزریق میکند و 60 قرص و کپسول میخورد 

 

درد میکشد جانکاه. میگوید دستگاهی اگر بود درد را اندازه میگرفت منفجر میشد از دردهای من 

 

میگوید میخواهم دردم کمتر شود   

 

  

 

مدارک زیادی دارد حکم اعزام به آلمان از رئیس جمهور دارد 

 

اما نمیگذارند یعنی نمی خواهند برود  

 

او که حکم دارد وضعش این است 

 

وای از آنها که احراز جانبازی نشده اند  

 

جانباز ناصر افشاری در اغتشاشات 88 هم با کپسول اکسیژن و ماسک و تصویر آقا بدست به میدان می رود اما ماسکش را میکشند، کتکش می زنند، با دشنه های محکم به پشت سرش می کوبند.... 

 

تا کنون 74 بار اتاق عمل را تجربه کرده 

 

حتی یک ساعت هم بعد از جنگ درست نخوابیده  

 

می گوید:   

ما رهاشده‌ترین افراد در جامعه هستیم و هر که خواست، این موضوع را ثابت می‌کنم. مگر چند نفر مانند من در میان جانبازان هستند که باید همیشه درگیر درمان باشند؟ حداقل بگذارید در این عمر باقی‌مانده درد کمتری بکشم. در حال حاضر هم تنها دلخوشی‌ام خداوند متعال است و شاهد بوده که در هیچ چیزی کم نگذاشته‌ام. آن موقع مدام به فکر شهادت بودم و الان هم تنها به یاد دوستانم که رفته‌اند زنده هستم.

بنیاد شهید که خواب است  

 

خواب که نه خودش را به خواب زده 

 

رئیسش می گوید کار فرهنگی میکنم!!!!  

 

هرگاه مشکل جانبازی مطرح می شود زریبافان دست و پا میزند برای انکار و قلب حقیقت  

 

زریبافان می گوید از شهدا و مادران شهدا و معجزات جنگ بگویید زریبافان! از شهدا گفتن راحت است. با شهدا بودن راحت است که البته با شهدا هم نبوده ای، چون شهدا بودن سخت است، به سیره شهدا عمل کردن مردانگی میخواهد   

 

در هفته دفاع مقدسخبرگزاری ایسنا با ج افشاری مصاحبه کرد و پرویز پرستویی پیگیر کارها اما هنوز اقدامی نشده، 36 جانباز بدحال باید اعزام می شدند اما آنقدر طولش دادند که 4 نفرشان شهید شدند.  

 

http://forum.ulc.ir/showthread.php?135730-ملاقات-پرویز-پرستویی-با-جانباز-ناصر-افشار

 

از شهدا گفتن راحت است.... از شهدا بدون سیره شهدا، حرفهای آقا را هم ضمیمه نشریات کردن و در نمازجمعه، رایگان پخش کردن تا ملت بگویند عجب بنیاد شهید ولایی و شهدایی!!! در اینصورت نظرها به بنیاد جلب شده و هرکسی از مشکلات بگوید متهم خواهد شد به ضدنظام بودن!!!! جنگ نرم واقعی در بنیاد شهید در جریان است.

 

 

حاج کاظم، عباس، آژانس شیشه ای، جانباز، شیمیایی، کپسول اکسیژن، درد، اجحاف، ظلم، طعنه، زخم، اعصاب و روان، PTSD، کورتیزون، کمیسیون پزشکی بیناد، درصد.......... 

 

سالها پیش که ابراهیم حاتمی کیا از درد و  مشکلات روحی و جسمی و مالی همرزمانش در آژانس شیشه ای گفت خیلی باور نکردیم .... سالها گذشت.... همرزمان ابراهیم در آتش بیداد برخی مسئولین بی درد سوختند..... سالها گذشت و همرزمان ابراهیم در طعنه ها و نیش و کنایه های ما سوختند .... 

 

همرزمان ابراهیم با خدا معامله کرده بودند: جهاد فی سبیل الله... برایشان معنی نداشت درصد و مستمری و .... راستی کدام عاقل مردی قانون تعیین درصد را گذاشت؟ خدایش نگذرد.....سالها گذشت.... همرزمان ابراهیم بتدریج با عمیق تر شدن اثر مجروحیتها بیمار شدند ...سالها گذشت و اثرات نهان شیمیایی بروز کرد .... سالها گذشت و اعصاب و روان ptsd شدیدتر شد ....راستی یک لحظه فکر کن: اگر عزیزی از دست دهی چه حالی هستی؟ اگر عزیزانی از دست دهی؟ اگر یک اتوبوس عزیز از دست دهی خدای نکرده، آیا روانی نمیشوی؟ همرزمان ابراهیم هرروز جلوی چشمانشان عزیزانشان به مسلخ رفتند.... تحمل سروصدای زیاد نداریم.......همرزمان ابراهیم در انبوه صداهای ناهنجار بودند .... گرسنگی... تشنگی .... شیمیایی.... کمبود مهمات.... دشمن مجهز ... خیانت منافقین نفوذی ... گرمای طاقت فرسای جنوب و سرمای استخوان سوز کردستان ....قتل گاه .... انفجار ....محاصره .... تمام اینها منجر میشود به اختلالی بنام ptsd همان که ناجوانمردانه به آن موجی میگوییم .... 

 

همزرمان ابراهیم را اگر دنیا میدادند حقشان بود اما ندادند آنها هم نخواستند .... زخم زبانها که هرگاه جانباز دیدند، اگر دانشگاه رفته بود گفتند سهمیه ای، اگر خودرو داشت گفتند سهمیه ای .... اما نخواستند بدانند که ماحصل تلاشهای خودش است .....  

 

همرزمان ابراهیم را گفتند چقدر سهم میخواید مگه نگرفتید؟ چقدر توقع دارید؟ فضایی مجازی به نام اینترنت بوجود آمد و فرصتی برای عده ای که عقده های وجودی خودشان را با له کردن غیرت دیگران پاسخ دهند شروع به قلم فرسایی کردند که همه مساویند چرا بین من و فرزند جانباز و شهید فرق است؟ چرا به آنها میدهند و به من نه!!!!!  وقتی چنین گستاخی میکردی یادت رفت که هیچ چیز بابا نمی شود. هیچ چیز سلامتی بابا نمی شود ....وقتی بابای تو لم داده بود در عیش و نوش، بابای او قربانی شد.... وقتی چنین گستاخی میکنی یادت میرود که : بابای من را پس بدهید این سهمیه ها مال شما.... امتیازی هم نگرفتند فقط تبلیغاتش بود .... 

 

عده ای روان پریش هم در دانشگاه سخن سرایی کردند که آنها جوانان خامی بودند که روی احساس جوانی رفتند برای دل خودشان رفتند..... وقتی چنین گستاخی می کردند یادشان میرفت که آنان جوانان خامی چون خودشان نبودند آنان پرورش یافته مکتب عاشورا بودند.... وقتی چنین گستاخی میکردند یادشان می رفت که آنها حتی اگر روی احساس جوانی و برای دل خودشان هم رفتند به نفع من و تو تمام شد اگر نه اکنون در جهنمی چون عراق و افغانستان .... بودی. حقیقتا بعثیها فک و فامیلتان بودند....اگر آنان خامی نمی کردند!!! که اکنون پوتین آمریکایی واکس میزدید عاقلان آخرزمانی!!!   تو هم برای دلت برو یک شب فقط یک شب، ریه های شیمیایی را تجربه کن و تنها یک شب به خلسه ptsd  برو ... نه فقط یک ساعت یا چند دقیقه .... بعد گستاخی کن.... 

 

  

 

زبان حال جانباز که فرزند شهید است در وبلاگ " این است جواب خون شهاد و جانبازان"، جانباز سیدمرتضی میرتبریزی 

 

سالها گذشت همرزمان ابراهیم بتدریج از کارافتاده شدند و ناتوان ... نیاز به مستمری داشتند برای نان شب و هزینه های درمان ..... اما ...... باید به بنیادشهید مراجعه می کردند برای تعیین درصد ....... آنها باید بیش از ایثار زمان جنگ، ایثار به خرج میدادند تا ثابت کنند جانبازند.

 

همه جای دنیا برای سربازان جنگ ارزش وافری قائلند: آرم مخصوص بر سر در خانه هایشان نصب است که مردم با دیدنش تعظیم میکنند. اگر سرباز فرتوت آن سالهای جنگ جهانی بخواهد از خیابان رد شود تمام چراغ های راهنما به نفع او کار میکند .... همه جا را می بندند تا او رد شود اما اینجا :  

 

   

 

اینجا ما خون به دل ایثارگر کردیم فرزندش را چنان آزردیم که انکار کرد که فرزند شهید یا ایثارگر است .....  

 

من یک نام باشکوهم اما فرزندانم از نسبتشان با من می‌گریزند  

با بهره‌ی‌ هوشی یکصد و چهل آنها متهمند از نخاع شکسته‌ی من بالا رفته‌اند  

زنم در خانه‌ی یک دلال باغبانی می‌کند و پسرم می‌گوید 

ما سهم زخم از لبخند شاداب شهریم(محمدحسین جعفریان)

 

سالها گذشت ...همرزمان ابراهیم وقتی برای تامین هزینه های درمان و برای تعیین درصد به بنیاد مراجعه کردند اینچنین شنیدند: به من چه مگه برای من جنگیدی؟ میخواستی نری؟ برو پیش همونی که فرستادت جبهه. دروغ میگی. جانباز نیستی. با سیگار خودتو سوزوندی میگی تاوله....پات عفونی نشده که قطع کردن مال دیابته..... و ..... از همرزمان ابراهیم هزاران مدرک خواستند تا ثابت کند که جنگ دیده است .... ثابت کند مجروح شده ..... گویا به پندار اینان در جبهه رزمندگان را نوازش میکردند و سالم بوده اند و حالا باید ثابت کنند مجروح هم شده اند .... هر مدرکی هم که ارائه شود مدرک دیگری میخواهند ....دستهایی در کار است برای آزار همرزمان ابراهیم ....  

 

 

یک ساک پر از دارو و مرهم آورد/ در سالن انتظارشبنم آورد/

منشی پرسید نام؟ عباس...ولی در گفتن شهرتش نفس کم آورد/

تاریخ سرافرازی او گم شده است/ در حال، بُن ماضی او گم  شده است/

در شهر کسی نمی شناسد او را / پرونده جانبازی او گم شده است/

از جاده و ریل مینویسد هر شب/ با لهجه سیل مینویسد هر شب/ 

غمنامه عاشقانه اش را دیگر/ با خط بریل مینویسد هر شب/

نه یار و ندیمه ای برایم بفرست/ نه سور و ولیمه ای برایم بفرست/ 

من درد تو را به جان خریدم اما دفترچه بیمه ای برایم بفرست/ 

با پای پیاده  آمدم باور کن/ در  آخر خط ممتدم باور کن/

با سینه خردلی برایت خواندم/  جانباز بدون درصدم باور کن!   

 

خدا رحمت کند ابوالفضل سپهر را در اشعارش اشاره های تیزبینانه ای داشت.

 

وقتی رضا ایرانمنش بستری میشود می گوید من به مدد عنایت دوستانم در صداوسیما بیمه هستم و آنها هزینه هایم را می پردازند اما همرزمانم در تنگنا هستند.

غلام دلشاد، شیمیایی ترین جانباز دنیا و مفتخر به کسب مدال رشادت از دستان ولایت وقتی بستری میشود میگوید: مسئولین همرزمانم را هم دریابید. 

 

سه راه شهادت شلمچه را دیدن، اعصاب و روان درهم ایجاد میکند ...اگر بارها ببینی که آمبولانس طعمه گلوله تانک شد و دوستانت زنده در آتش سوختند و تو تنها توانستی نگاه کنی و خاکسترشان را در شیسشه ای بریزی و به خانوده شان تحویل دهی....دچار ptst میشوی. حمید داوودآبادی می گوید صدای نعره های بچه هایی که در آمبولانس می سوختند عجیب بود هیچگاه فکر نمی کردم مرد اینطور نعره بکشد(کتاب از معراج بازگشتگان)  

 

 

همرزمان ابراهیم به هر دری زدند تا ثابت کنند که همرزم شهدا بوده اند .... اما نشد که نشد .... شهید شدند حتی عنوان شهادت از آنها دریغ شد .... بنیاد گفته برای زیر 25% ها عنوان شهادت لازم نیست. حساب کنید آنکه درصد ندارد که کلاً وجود محسوب نمیشود .... شهدا در قطعات معمولی خاک می شوند ...... 

  

جنگ که تمام شد برای ما همرزمان ابراهیم هم تمام شد ... عده ای تاریخ مصرف تعیین کردند ..... نگذاشتند که همرزمان ابراهیم معرفی شوند تا نسل جنگ ندیده بداند قهرمان کیست و فقط به دنبال آریوبرزن در کتابها نباشد ....نگذاشتند تا مردم بفهمند جانبازی که مشکل ریه دارد در تکلم دچار مشکل میشود، جانبازی که درد دارد نمیتواند درست راه برود، جانبازی که درد معده و ریه و ..... دارد نمیتواند درست بنشیند .....جانبازی که PTSD دارد نمی تواند عادی رفتار کند .... چون مردم اینها را آموزش ندیدند به جانباز گفتند معتاد .... به او گفتند گم شو معتاد عوضی !!! وقتی PTSD دیدند گفتند روانیه، دیوونه است فرار کنید!!!!! .... 

 

هزینه های درمان بالا بود و داروها خاص بودند به ناچار باید جان میداد ... شهید شد در انزوا کسی نفهمید ....معتاد هم شد ...چاره ای نداشت ....دارو که نبود که آرامش کند .... برای درد ....درد .... درد که من و تو نمی فهمیم تنها مواد مخدر کمی آرام میکرد درد را ..... اعتیاد عادی شد ...فقط طلب مستمری کرد برای نان شبش و داروهایش، گفتند چرا از نظام طلب کاری مگه برای خدا نجنگیدی؟ حالا مال دنیا میخوای؟ ...... همرزمان ابراهیم آنقدر ساختمانهای بنیاد را بالا پایین کردند که عمرشان گذشت ....زخم بستر نابود میکند، تخت مخصوص باید باشد اما نداشت ...ندادند ....شهید شد .... 

  

وقتی فرزندش از سهمیه ناچیز استفاده کرد نگفتیم که او جای کسی را نگرفته....در دانشگاه سهمیه را بر فرق سر شکسته فرزندش آنقدر کوبیدیم که جنگ ندیده PTSD شد ....  

  

دل خسته ام ز سهمیه هایی که هیچ کس

باور نکرد سهم مرا سر کشیده است 

باور نکرد جای تو را پر نمی کنند

باور نکرد سوی تو خنجر کشیده است 

این امتیازهای کذایی که بی دریغ

طومار طعنه همه هم کلاس هاست 

ای کاش بودی ای پدر اینها ولی نبود !

سهمیه سهم کینه حق ناشناس هاست 

رفتی که راه باز شود ، راه باز شد

اما کنار جادّه مرا هیچ کس ندید 

زیر غبار رفتن شان اشک های من

در انتظار آمدنت سیل آفرید 

تو مایه غرور منی گرچه نیستی

مرد حماسه ، مرد بلاپوش شهر من 

باور نکن که بی تو به پایان رسیده ام

خلوت نشین قطعه خاموش شهر من

 اینک منم که در هوس چشم های تو

دلتنگم از نگاه طلب کار کوچه ها !

 در حسرت چشیدن گرمای دست تو

می ترسم از شکستن دیوار کوچه ها

 پروانه نجاتی

 

بر سر در آسایشگاه نوشته اند بیمارستان روان پزشکی!!!! روانیت خواندند.... همسر شهید ایوب بلندی با گریه خون عنوان میکرد خدا نگذره از کسانی که عزیزان مارو به جای آسایشگاه بردند تیمارستان ..... 

 

راستی قدم به آسایشگاه جانبازان گذاشته اید؟ قتل گاهیست برای خود ....

 

 

سالها گذشت  و به این ترتیب همرزمان ابراهیم به انزوا کوچ کردند و دیگر جلوی چشمان من و تو نیستند تا ببینیمشان .... همت که نکردیم بیابیمشان ..هرگاه هم شنیدیم و گزارشهایش را خواندیم گفتیم نه من هرچی جانباز دیدم وضعش خوب بوده و بهش میرسیدن.... نمیدانم این را از چه زاویه ای میگویی..... فکر هم نمیکنی که تو همه جانبازان را نمیبینی ...آنها در معرض دید نیستند که ببینیشان ...خودش میگوید جانباز ربذه نشین.... میدانی که معنای ربذه چیست .....؟  http://farhangrabaza.persianblog.ir/  

 

خیلی مردید آقای پرویز پرستویی...خیلی مردید. خیلی مردید آقای پرستویی..حرف قشنگی زدید: همه جا در سخنرانیها میگیم بسم رب الشهدا میگیم جانبازان، اسرا و ... اما خود اینها کجان؟ 

بله آقای پرستویی درسته کجان این عزیزان؟!   

 

آقای پرستویی گفتید: همه ما از گذشته این آدم‌ها استفاده می‌کنیم، اگر چهار موفقیتم در کارهایم داشتم، دفاع مقدس بوده و ماحصل تلاش و زحمت این عزیزان که سودش را ما بردیم و برایمان دست زدند. اما ما راوی قصه بودیم و اصل آن قصه‌ها وجود دارد و اینها تخیلی نبودند. هفته دفاع مقدس است و زیر سقف خانه جانبازی هستیم که در طول همین زمانی که اینجا بودیم بارها خون بالا آورد و سوالم این است که تکلیف این آدم چه می‌شود؟

 

آقای پرستویی خیلی مردید که ج افشاری در موردتان میگوید: در شرایطی که امروز همه به دنبال خودشان هستند، او چندین سال است که برای من حاج کاظم است و در پی حل مشکلات من بوده است. دقیقا مانند جمله‌ای که در فیلم می گوید عمل می‌کند: «من وظیفه‌ای دارم بین خودم و خدا که دارم انجام می‌دهم». برخی فیلم‌ها بر اساس واقعیت‌هایی ساخته میشود.

  

  

پرویز پرستویی جبهه نرفت اما خوب درک کرده که مردان واقعی چه ارزشی دارند ....   

 

همرزمان ابراهیم کجا هستند؟ آن خیل جوانان مخلص که لشگر لشگر به جبهه رفتند و بنابر مصلحت الهی شهید نشدند کجا هستند؟ آنهمه جمعیت؟  

 

هرگاه خبرنگاری گزارش داد متهم شد ....اگر من ایرانی هموطن گفتم متهم شدم به ضدنظام بودن!!!!!!!!!!!!!!!!! همسنگر بسیجی و ضدنظام بودن!!!!!!!!!   

 

به همین علتهاست که پرویز پرستویی گفت از تریبون بی بی سی نمیگم از وی او آ نمیگم از تریبون وطن خودم میگم که عباس آژانس شیشه ای .....   

 

 

آقای پرستویی گریه نه بلکه باید خون گریست.....   

 

 

 عباس ها پرپر می شوند در رنج و درد و بیخبری. این نبود رسم انسانیت

 

 

فریاد زدیم باور نکردید ....مدارک نشان دادیم باور نکردید ....لینکها را گذاشتیم باور نکردید .... نشانی دادیم بروید و ببینید باور نکردید .....  

 

عباسها زنده اند اما چه زنده بودنی، عباس ها فراوانند در گوشه گوشه شهرمان عباس ها در رنجند ....در حالتهای ptst تمام دندنهایش را با انبردست کشیده. 

 

  

 

انقدر خود و دیگران را با این حالتها آزار داده که خانواده هم ترکش کردند. چرا؟ درصد ندارد یا درصد پایین دارد حتی در درصد بالا هم رسیدگی چندانی نمی شود تا کنترل شود. 

البته انصاف داشته باشم برخی جانبازان تسهیلات و حقوق کافی از بنیاد میگیرند اما تعدادشان کم است. 

 

با تو ام بی دغدغه خوش خیال غافل که نامت را مدافع نظام هم گذاشته ای هر موقع این بحثها میشود مرا متهم به سیاه نمایی و دروغ میکنی....با تو ام که در خوش خیالی میگویی آقا فرمود، مگه میشه اجرا نشه ؟.... رئیس جمهور دستور داده مگه میشه اجرا نشه؟ .... وقتی میگم آره میشه انکار میکنی ..... گویا هنوز جنس برخی مسئولین بی درد خائن را نمیشناسی که دستور آقا و حکم رئیس جهمور حالی نمیشوند .....  

 

گفتیم جانبازان خودشان میگویند که بنیاد شهید چه اوضاع خرابی دارد باور نکردید گفتید از سازمانهای این نظام است تهمت نزنید .... ما هیچ از خود نگفتیم آنچه گفتیم حرف جانبازان بود. 

 

  

برنامه 20 و 30   تاریخ 23 آبان 90 را دیدی؟ عباس ها وجود دارند ....سالانه دهها عباس خودسوزی میکنند....سالانه دهها عباس در انزواها پرپر میشوند ....  

 

من و تو چه کاره ایم ....؟ اگر اهل درد نیستی قسمت میدهم به سرخی خون اباعبدالله حقایق را انکار نکن و نمک بر زخم همرزمان ابراهیم نپاش... اگر تو نمیدانی و ندیده ای دلیل بر نبودن نیست ..... عباس ها وجود دارند غرق در مشکلات...  

 

عباسها پایبند نظامند و تمام عشقشان ولایت است ...عباسها دشمنانشان را خوب میشناسند....عباسها هیچ امید و دل خوشی از بنیاد شهید ندارند ....  

 

عباسها به نان شب محتاجند ....عباسها گدایی میکنند باورنداری؟  

 

 

  

عباسها از خانواده طرد میشوند باور نداری؟  

 

عباسها را در آسایشگاه می اندازند در انفرادی و چسب به دهانشان میزنند باور نداری؟  

 

عباسها دیگر نمیگویند که من جانبازم باور نداری؟   

 

فرزندان عباس ها می گویند نمی خواهم پدرم قهرمان باشد کاش خواننده می شد... چه فایده که ما را بدبخت کرد، باور نداری؟ 

 

در این جامعه خیلیها اگر ماسک اکسیژن جانباز ببینند شاخ درمی آورند چون ما به آنها نگفتیم که مجروح جنگی کیست.  

 

حاج سعید قاسمی میگفت اگر به من باشد جانباز را با تخت بیمارستان میبرم دانشگاه تا دانشجو بفهمد قهرمان کیست و ایرانی کیست .... اما حاج سعید حیف که امثال تو که در مسند نیستند ....   

 

از بی انصافیهایی که این روزها نسبت به  رئیس جهمور می شود رنج میکشم اما سئوال من هم از رئیس جمهور این است: زریبافان چه قرابتی با جنگ و جبهه داشت که انتخابش کردید به عنوان رئیس بنیاد شهید و ایثارگران؟ کسی که خودش فوری آماده انکار همه حقایق است ...کسی که خودش ایثارگران را دروغگو معرفی میکند... کلاهش در جبهه افتاده بود یا دغدغه ایثارگران داشت؟ 

 

سالهاست که همرزمان ابراهیم در درنجند ..... آنها شهید میشومند  من و تو مطلع نمی شویم ... دارند تمام می شوند اما هنوز هستند .... عده ای میخواهند آنها آنقدر شهید شوند تا تمام شوند ... 

 

گفتم سالها گذشت .... اما سالها یعنی چند سال؟ تنها 23 سال از جنگ میگذرد. 23 سال برای فراموشی جمعی خیلی زود است ... ما هنوز دنبال قهرمانان در هزاره های دوریم. اما 23 سال+چند سال خود جنگ، برای رنج کشیدن خیلی زیاد است .....  

 

و تو که نامت را بچه حزب اللهی مکتبی هیئتی ولایی گذاشته ای! مسئولیت و تکلیف فقط مال مسئولین نیست اگر اینطور بود که از کشور فقط باید ارتش دفاع میکرد نه نیروهای مردمی بسیجی..... تکلیف تو چیست؟ شاید فقط سر تکان دادن و اظهار تاسف کردن .... یا گاهی منکر شدن مثل آن فرزند شهید که تحصن برگزار میکند سر مزار پدرش در اعتراض به بدحجابی و بعد میشود تریبون تطهیر بنیاد   

 

خون شهدا تقاص میگیرد این دنیا هم اگر نباشد آنجا منتظرند .... چه کردیم با باقی الشهدا با همرزمان شهدا 

  

می توان ایثارگران را یافت... سنگ صبورشان شد .... به دیدنشان رفت ... پای صحبتهایشان نشست.... می توان هدیه داد ...می توان چند نفری جمع شد و هزینه داروهایش را تهیه کرد یا نان شبش ....می توان... و باید .... تکلیف است .... سلامتیش را داد برای من و تو ..... ما چه کردیم برای او ....   

 

 

نمونه هایی از مشکلات جانبازان:     

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1216.aspxجولان 75 ترکش در کمر جانباز ۲۰ درصدی  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1215.aspx  این گزارش به دلیل تهدید خبرنگاران از سوی معاون رئیس جمهور دیروز منتشر نشد!!! 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1198.aspx   گفتگو با مشاور امور ایثارگران دو رئیس جمهور در رابطه با مشکلات ایثارگران 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1222.aspx   اثبات جانبازی ایثارگران در اختیار ستادکل نیروهای مسلح /خداحافظی با کمیسیونهای درصد جانبازی در بنیاد شهید   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1193.aspx اعتصاب غذای یک جانباز شیمیایی در مقابل مجلس 

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1192.aspx   بازماندگان جنگ در راهروهای بیمارستانها جان می دهند 

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1163.aspx  عید فطر در بخش اعصاب و روان   

 

 

    http://chemical-victims.blogfa.com/post-1161.aspxتوزیع گوشت نذری و بسته های ارزاق میان خانواده جانبازان   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1158.aspx  دل نوشته های جانباز ۳۰ درصد: ۷ دلیل برای اینکه ثابت کنیم از مددجویان امداد کمتریم   

 

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-1147.aspx  این را هم بنویس تا همه بدانند: هزینه زندگی‌ام بعد از جنگ بر عهده همسرم بود

 

  

     

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1139.aspx نیاز جانباز امروز ...   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1135.aspx  درخواستی که بی جواب ماند  جانباز 70 درصد به خیل شهدا پیوست   

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1114.aspx  یادداشت سردبیر به مناسبت روز جانباز/ تنهایی و غربت جانبازان

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1099.aspx  دست نوشته ای کوچک در دستان جانبازی بزرگ/ امروز صبح مقابل مجلس صورت گرفت؛ به من جانباز کمک کنید!

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1094.aspx  جانباز اعتدالی خودکشی کرد    

 

 

امروز ج اعتدالی/ 12 سالگی و اعزام ج اعتدالی 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1093.aspx  یادداشتی از یک فرزند شهید  

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1092.aspx  جانباز جنگ با جای زخم 18 ضربه چاقو در فتنه 88  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1084.aspx  گفت‌وگو با مادری که با شستن 

لباس‌های رزمندگان، شیمیایی شد / در بنیاد شهید به او گفتند 40 شاهد بیاور/  

با اتمام جنگ کمیته امداد دیگر مرا نشناخت/این زن و چهار فرزندش جانباز شیمیایی هستند 

 این جانباز درصد ندارد!!!!! 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-919.aspx  مادر ۶۰ ساله شیمیایی سه فرزندم 

هم در جبهه شیمیایی شدند  بنیاد شهید گفت ۴۰ تا شاهد بیاور تا بیمه ات کنیم  من را به 

بیمارستان ساسان راه ندادند گفتند برای جانبازان شیمیایی است

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1061.aspx  گفت‌وگو با یک جانباز شاعر و نویسنده که درصدی ندارد 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1053.aspx گفتگو با عباس تاجیک شکارچی 

هواپیمای اف 14/ شکارچی تانک‌های عراقی دارو ندارد 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1047.aspx  جانبازی که بعد از گفت‌وگو با من شهید شد  

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1045.aspx   چهارصدهزارهزار ایثارگر به دنبال اثبات جانبازی  

  

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-1044.aspx  داشتن حمام تنهای آرزوی پدر شهید   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-1020.aspx کپسول اکسیژنم خالی شده؛ نگران «کبری» هستم...  

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-986.aspx مادرم هزینه داروهایم را می دهد 

ارتش در حقم بی وفایی کرد  پدرم محافظ امام (ره) بود  تمام لشکر قتل عام شدند ...  

ماسکها آموزشی بود   به نماینده تهران گفتم: ثواب جانبازی ام را ۵ میلیون تومان می فروشم   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-910.aspx   ثابت کن جانبازی!  

 

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-905.aspx تحصن جانباز روی پله های محل کار زریبافان  تهدید خبرنگار "سایت فردا" توسط حراست بنیاد شهید  

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-901.aspx  جانباز شیمیایی: قسمت می دهم 

به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) مشکل من را پیگیری کنید 

کاش احمدی نژاد شخص دیگری را رئیس بنیاد می کرد   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-886.aspx مادر شهید بروجردی: مثلا خانواده شهیدیم این وضع زندگی من است!!!   

 

  

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-885.aspx آیا این جانباز شیمیایی دروغگو است؟ اعتراض کرد درصدش کم شد. 

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-869.aspx مردم فکر می کنند من معتادم/گریه های جانباز 

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-867.aspx  از خاکریز تا گاراژ... تمام زندگی یک جانباز شیمیایی فراموش شده   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-861.aspx جانبازی که بنزین فروشی می کند  

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-835.aspx  انتقاد یک مدیر 

وابسته به بنیاد شهید نسبت به کمیسیونهای پزشکی/ 

یک میلیون جانباز شیمیایی کجا هستند چرا ۶۰ هزار جانباز  

اعلام شده    

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-814.aspx رزمنده و برادر شهیدی که گدایی می کند 

 

   

 

     

http://chemical-victims.blogfa.com/post-813.aspx  افشاگریهای مسئول هیات خانواده  

شهدا کار دستش داد: حمله به خودرو مدیر سایت شهدای ایران برادر شهیدی که شبانه روز 

تهدید می شود   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-804.aspx  جانبازی که نگهبان سرویس بهداشتی است!!! 

   

 

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-794.aspx جانبازی که در خودرو زندگی می کند  

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-793.aspx  زندگی یک خانواده شهید درکنار خیابان  

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-778.aspx  جانباز شیمیایی که 45  

روز زندان رفت/به اتهام پیگیری درصد جانبازی  

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-770.aspx جانبازشیمیایی روستای "سنگ آتش" 

درآمدی ندارد  بنیاد شهید به ما هیچ کمکی نکرده است    

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-759.aspx زندگی یک جانباز در حمامی متروکه   

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-762.aspx  توضیح بنیاد شهید در مورد یک خبر و 

پاسخ مهر /ظفرعلی    

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-765.aspx  انتقال "جانباز ظفرعلی" به 

آسایشگاه کهریزک  

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-769.aspx خبرگزاری مهر منتشر کرد 

نامه زریبافان در واکنش به گزارش جانباز "ظفرعلی 

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-758.aspx  "نساردیره" فراموش شده تاریخ/ 

در این روستا سالی 10 نفر شهید می شوند   

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-749.aspx در متن استعفای مشاور جوان 

زریبافان می خوانیم: چاپلوسان مدیران بنیاد شهید شده اند 

بنیاد شهید آبروی دولت را برد   

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-747.aspx  انتهای فرهنگ ایثار و شهادت 

جانباز شیمیایی کارتن خواب در تهران  

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-713.aspx یک جانباز دفاع مقدس: 

من به خاطر توهین‌هایی که کرده‌اند از خودم بدم می‌آید  اگر جانبازی اعتراض کند  

کاری می‌کنند که حداقل 4 ماه از زندگی عقب بیفتد! 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-709.aspx   درخواست 8 بچه یتیم (فرزند شهید) 

از مسئولان : نام شهید پدرم را به ما بدهید 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-693.aspx تذکر نماینده گیلانغرب: چرا قانون 

الزام دولت به پیگیری حقوق جانبازان شیمیایی اجرا نشد؟ یک میلیاد تومان بودجه را چه کردید!!!  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-834.aspx  اظهارات پرویز پرستویی در مورد ایثارگران 

و سینمای دفاع مقدس برخورد با جانبازان مناسب نیست

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-651.aspx  دل نوشته های یک جانباز شیمیایی  

بدون درصد برگی دیگر از مرگ وجدان در بنیاد شهید  

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-639.aspx حرفهای جانبازان شیمیایی فراموش شده 

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-638.aspx  انتقاد شدید عضو فراکسیون اصولگرایان 

مجلس به لاریجانی/ جانبازان تا کی باید منتظر قانون جامع ایثارگران باشند؟ 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-625.aspx  گلایه مادر یک شهید شیمیایی

برای بنیاد شهید کیسه ندوخته‌ایمِ فقط قبول کند پسرم جانباز بود   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-621.aspx  آقای زریبافا ن این هنر نیست که یک 

آسایشگاه تر و تمیز را انتخاب کنی برای عکاسی بازدید رئیس جمهور از جانبازان قطع نخاع در روز 

ولادت رسول اکرم(ص 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-619.aspx همسر جانباز: از سازمان آب تشکر می‌کنیم که ما را به عنوان سرایدار اسکان داد  

   

 

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-577.aspx گوشه‌ای از درد دلهای جانباز  

70 درصد شیمیایی: نبود ‌دارو و بی‌مهری مسولان نسبت به امور جانبازان این  

عزیزان را منزوی کرده است  

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-576.aspx   ای کاش این جانباز زنده بود...  

  

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-602.aspx  یک جانباز: زندگی‌ام را خراب کردند 

به کجا شکایت کنم؟    

  

http://chemical-vict ims.blogfa.com/post-604.aspx  جانباز 45درصد: اعتراض هم بکنیم  

می‌گویند برو هر جایی می‌خواهی شکایت کن!    

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-599.aspx  یک جانباز 70 درصد: صدام بیشتر  

از همه سخنان امام خمینی را گوش می داد   

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-596.aspx  همسر جانباز:  تا اتفاقی برای جانباز  

نیفتد سراغ جانباز نمی آیند    

 

 

ttp://chemical-victims.blogfa.com/post-455.aspx  درد و دلهای یک جانباز شیمیایی ۵ درصد  

 

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-440.aspx نماینده مردم کرمانشاه در مجلس:  

چرا بنیاد شهید قانون شناسایی مصدومان شیمیایی را اجرا نمی کند؟   

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-419.aspx اظهارات تکان دهنده یک جانباز 

شیمیایی ۱۰ درصد  

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-330.aspx بررسی قانون «شناسایی و  

حمایت از مصدومان شیمیایی»/ احراز شرایط جانبازی تنها به عهده نیروهای مسلح است  

  

  

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-317.aspx    از تحقیر شدن توسط بنیاد می گویم  

 

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-306.aspx  فاش نیوز تنها رسانه حامی جانبازان 

شیمیایی کشور استغاثه یک جانباز شیمیایی از مسئولان     

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-276.aspx   صد و ده هزار مصدوم شیمیایی  

در کشور بدون احراز جانبازی زندگی  می‌کنند     

 

 http://chemical-vic tims.blogfa.com/post-531.aspx دیدار مقام معظم رهبری با مادر دو  

شهید که خودش هم شیمیایی است    

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-6.aspx  زندگی با 12 ترکش چدنی  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-4.aspx  شوهرم چندین بار م ی خواست 

من و بچه هایم را بکشد...  مصاحبه با همسر جانبار اعصاب و روان  

مرگ برای من بهترین هدیه از بنیاد شهید است!

 

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-116.aspx  کلیپ جانبازان شیمیایی 

اشک همه را سرازیر کرد  

 

  

http://www.fashnews.ir/archive/news/22-news/17250-2012-11-05-08-09-48.html جانباز 135%.......  خیلی خیلی مهم   

 

 

این جانباز دفاع مقدس، علی‌ رغم از دست دادن دو کلیه، 4 سال در نوبت پیوند کلیه به سر می‌برد که هزینه‌‌‌اش 7 میلیون است و او ناتوان از پرداخت آن. جعفری منش می‌گوید: بنیاد شهید قول تأمین تنها 5/2 میلیون از هزینه را داده است. در روز 18 قرص و کپسول فشار خون،‌ قند، نارسایی قلبی، اعصاب و روان باید مصرف کنم. کام دهانم را در اثر عفونت حاصل از وجود ترکش در مغز برداشته‌اند و بسیاری از غذاها بخصوص مواد غذایی آبدار را که می‌خورم از پشت چشم تخلیه می‌شود 

با وجود همه این جراحت‌ها و سختی‌هایی که تحمل می‌کنم، بی‌مهری‌های زیادی دیده‌ام. مسئولین سپاه با توجه به مجروحیت زیاد من، درصد جانبازی‌ام را 135 اعلام کردند،‌ اما وقتی به کمیسیون پزشکی بنیاد شهید و امور ایثارگران رفتم، گفتند قطع پای تو به خاطر عفونت ترکش نیست بلکه به دلیل قند خون است، ترکش در سرم را عارضه‌ایی قدیمی گفتند و 50 درصد مجروحیت آن را قبول نکردند و ناراحتی اعصاب و روان را هم 15 درصد حساب کردند. در حالی که شرایط جسمی و روحی من مثل جانبازان قطع نخاع است و باید تمام مزایای آن ها نیز برایم لحاظ شود. 

 

http://memorabiliavictims.blogfa.com/  خون دل نوشته های امیر، فرزند جانباز شیبمیایی بدون درصد 

   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-845.aspx گفتگوی نویسنده وبلاگ جانبازان شیمیایی با جانباز رفیعی نژاد/ جانباز جنگل نشین میهمان خبرگزاری مهر شد: 64 روز زندگی جانباز شیمیایی در جنگل!   

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-754.aspx آخرین پیامک از جانبازی که با خانواده اش  

در جنگل زندگی می کند  

 

  

http://chemical-victims.blogfa.com/post-742.aspx جانباز بدون درصد روزت مبارک /

جانباز شیمیایی همراه با خانواده "روز جانباز" آواره جنگل شد / صاحبخانه ای در گرگان 

 اسباب زندگی یک جانباز را بیرون ریخت 

 

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-565.aspx پانصد و هفتاد و هفت پیامک کمک 

از سوی یک جانباز شیمیایی  

  

 

 http://chemical-victims.blogfa.com/post-589.aspx  شمارش معکوس برای خیابان خوابی 

خانواده جانباز شیمیایی

 

http://chemical-victims.blogfa.com/post-299.aspx

جانباز شیمیایی متواری در خیابانهای مشهد نگذارید این جانباز شیمیایی "متکدی" شود 

 

    

http://chemical-victims.blogfa.com/post-296.aspx  یک جانباز شیمیایی: به علت فقر 

خانواده ام را ترک کردم/ شرمنده زن و بچه ام شدم   

   

 

http://www.chemical-victims.blogfa.com/post-386.aspx واروژ جانباز مسیحی  10%  

از مشکلاتتش میگوید  

   

 

http://www.bibaknews.com/fa/news/27803/فریاد-تظلم-خواهی-یک-مجروح-شیمایی-خیابان-نشین-تصاویر  

   

 

http://janbazweb.com/news-2/akhbare-asli/1800-من-همان-رزمنده-نترس-سیزده-ساله-ای-هستم  

    

 

اضافه شد: 

 

و خداوند انسان را آفرید و انسان توجیه را (در حقیقت انکار و قلب حقیقت را) 

  

بنیاد دست بکار شد و بیانیه داد

 

حسن خسروآبادی مدیر روابط عمومی بنیاد شهید(سابقه دار در تطهیر بنیاد و دروغگو خواندن جانبازان) در گفت‌وگو با ایسنا: این جانباز با مراجعه به بیمارستان خاتم‌الانبیاء بدون هیچ مشکلی می‌تواند تحت درمان قرار بگیرد، چرا که علی‌رغم اعزام‌های قبلی وی به کشورهای اروپایی، درمان نشده است. 
این جانباز به دلیل ماهیت بیماری به صورت صد درصدی قابل درمان نیست و تنها می‌توان روند بیماری را کنترل کرد، گفت: با نظر پزشکان متخصص بهتر است این جانباز در داخل کشور تحت مراقبت و درمان قرار بگیرد.
اعزام به خارج بسیاری از جانبازان لزومی ندارد. آنها تصور می‌کنند اگر به کشورهای اروپایی سفر کنند با داروهای ویژه‌ای که در اختیار آنها می‌گذارند، بهبود می‌یابند، این در حالیست که آنها از اینکه پزشکان خارجی با ارائه برخی از همان داروها در حال آزمایش تاثیر داروهای جدید به روی جانبازان هستند، بی‌خبرند.

عوارض بعضی داروهای خارجی نامشخص است، به طوری که برخی شرکت‌های خارجی با ارائه رایگان آن به پزشکان ایرانی، در صدد آزمایش تاثیر داروها به روی جانبازان هستند.
برخی رسانه‌ها در خبرسازی اعلام می‌کنند، بنیاد شهید داروهای خارجی را تامین نمی‌کند، تاکید کرد: برخی از این شرکت‌های دارویی یک ماه پس از تولید دارو، برای آگاهی از اثرات آن، حتی به پزشکان برای تجویز آن برای بیماران، حق‌الزحمه هم پرداخت می‌کنند که این امر از نظر بنیاد شهید قابل پذیرش نیست، چرا که نمی‌توان نتایج عوارض داروها را پس از دو تا سه ماه استخراج کرد.

خسروآبادی با تاکید بر اینکه واقعیت برخلاف آنچه است که عنوان می‌شود، از رسانه‌ای شدن برخی موضوعات مربوط به امور جانبازان انتقاد کرد و گفت: این تاسف‌آور است که در نمایشی احساسی، فرهنگ ایثار و شهادت را تنزل می‌دهیم و به این موضوع می‌رسیم که چرا جانبازی به خارج از کشور اعزام نشده است.   

منبع:http://www.mashreghnews.ir/fa/news/171006

 

جناب خسروآبادی! دور از جون ملت، تصور میکنید ملت، فاقد عقل و فهم و شعورند!!!!! چه توجیه پرمغز ونافذی!!! کلاً جانبازان دروغ میگن !!!! از نظر شما همیشه دروغ میگن!!!!!. اون چیزی رو هم که جلوی چشممون هست به گفته شما باور نکنیم دیگه. عباس ها فراوانند. شما که در پرونده سازی استادید یه پرونده برای این جانباز بسازید تا دیگه هوس گفتن حقیقت نکنه. اصلا جانباز چه حقی داره حرف بزنه باید تو همون گوشه پستو بمونه و شهید بشه. بیست و سی و نجف زاده و پرستویی رو هم طبق عادات مسبوق به سابقه تون متهم به ارتباط با بی بی سی کنید!!! یه نامه هم بزنید به عوامل بیست و سی و رئیس ایسنا و درخواست اخراج نجف زاده و اون خبرنگاری که 2 ماه پیش این خبر رو تهیه کرد بدید. یه نامه هم به وزیر ارشاد جهت ممنوع التصویر شدن پرویز پرستویی. یه راهی هم برای مهر و موم کردن وبلاگ همسنگر بسیجی !!!!! 

عباس ها فراوانند......

 

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای پست مراجعه کنید




 

 

 

شهید اقتدار میهن؛ شهید حسن تهرانی مقدم

 

لبیک یا رسول الله  

 

 

شهید حسن تهرانی مقدم 

 

 

 شهید اقتدار، پاس دارمت  

 

زیبا نگین دین و میهن، پاس دارمت 

 

آنان که تو را نمی شناسند پس چه می شناسند؟!  

 

شهید اقتدار میهنم، پاس دارمت  

 

سردار، آرزویت را پاس دارم :

 

بر روی سنگ قبرم بنویسید: اینجا مزار کسیست که آرزو داشت اسرائیل را نابود کند 

 

سردار، نزدیک است آن صبح صادق.....     

 

الیس الصبح بقریب....؟ 

 

نصر من الله و فتح قریب  

 

اللهم عجل لولیک الفرج 

 

یا مهدی زهرا





 

 

 

احمد احمد نامی که در آروزی دیدن صاحبش بودم

 

لبیک یا رسول الله  

 

  

احمد احمد، نامی که در آروزی دیدن صاحبش بودم   

 

  

 

احمد احمد را دیدم. شاید پولاد... شاید اسطوره... شاید افسانه... شاید قصه... شاید خواب... 

 

اما نه احمد احمد واقعیت دارد... واقعیتی از ستبری زنان و مردانی که تمام زندگیشان خلاصه می شود در تکلیف...  

 

مبارزی از نسل اول از دوره انقلاب... جانباز انقلاب 

 

در تب و تاب دیدنش یاد دیدارم با خانم دباغ افتادم... وقتی خانم دباغ را دیدم باور نداشتم این همان زن نستوه است و من در حضور او!

 

عزم رفتن میکنم اما کجا؟ دیدار کسی که بدور از تمام حرفهای کلیشه ای، حجابم، هویتم، امنیتم، شخصیتم، آگاهیم، دینم و اعتقاداتم را مدیون او هستم . میدانم اگر احمداحمد و احمداحمدها نبودند و جان پای دین نمیدادند امروز کشور من کشور مسلمانی چون ترکیه بود که تنها نام مسلمانی یدک میکشید و من هرگز با حجابم آزاد و ایمن نبودم. شاید که نه حتما در پستوی خانه حسرت فعالیت و تحصیل و دانشگاه و ... میخوردم.

 

مردی که سخت ترین شکنجه های ساواک را تحمل که نه به جان خرید...ترور شد با حجمی از گلوله، شکنجه شد با تنی و درونی مجروح و دردآلود اما بازهم بازهم بازهم مبارزه .... مبارزه برای چه چیزی؟ هدف و چه بود هدف؟ دین، دین، دین ....همسرش را در این راه تقدیم آرمانش کرد و شهادت پیشوند نام همسرش و مادر فرزندانش شد...    

 

از بزرگی به یاد دارم که می گفت وقتی مسلئه دین خدا مطرح است برای حفظ آن امام حسین ع باید فدا شود و پرپر شود ما که دیگر هیچ ... 

 

عینیت این سخن را در احمد احمد باید دید... شکنجه برای دین برای هدف برای انقلاب برای میهن... 

  

با چوبهای زیر بغل به سختی راه می رود. گلوله ای از7-36 سال پیش بر پشت زانو دارد و رد گلوله هایی بر کمر ... درونش را نمیدانم ...نمیدانم با آن شکنجه ها و خونریزیها و اتصال برق به بدن چگونه سر میکند ...  

  

  

 

با جمعی از دوستداران انقلاب که اغلب جوانان نسل سومند و طی یک فراخوان اینترنتی گردهم آمده اند وارد منزلش می شویم... به گرمی پذیرایمان میشود... خانواده اش را معرفی میکند؛ همسر دومش نیز مبارز است، باجناقش به همراه همسر نیز از مبارزان انقلابند... از مبازاتش می گوید و از سختی مبارزات آن دوره و عدم آگاهی ها ... از امام می گوید ... از تشکیلات مجاهدین خلق می گوید و انحرافات .... احمد احمد بعد از سال 54 که سازمان مجاهدین خلق طی یک تصفیه درون گروهی، رسما اعلام میکند که مبانی اعتقادی مارکسیستی را پذیرفته و به مبارزات مسلحانه روی آورده از سازمان جدا میشود و حزب خودجوش حزب الله را پایه گزاری میکند. تبعات جدایی از سازمان، شهادت همسرش است توسط اعضای تندروی مجاهدین خلق. همانها که مجیدشریف واقفی را نیز به شهادت رساندند. احمد احمد هرگز همسرش را پیدا نمیکند و تا به امروز مفقودالجسد است.  

  

 

 

در حین صحبتهایش مدام این فکر آزارم میدهد: ما کجا هستم؟ کجای تکلیف؟ ما کجاییم؟ من، ما در مسیر هموار جاده ای با آرامش طی مسیر میکنیم که روزگاری کوهی بود عظیم با صخره ها و قله ها و دره های مرگبار .... چه خونها که ریخته شد چه شیونها به پا شد چه خون دلها خورده شد چه مادرها که جگرشان سوخت چه نازنین جوانهایی که زیر دهشتناک ترین شکنجه ها مظلوم مظلوم مظلوم و غریب شهید شدند ...تا این کوه تبدیل به جاده ای شد هموار و آسفالت که انتهای آن، باغ سبز ظهور را نشان میدهد. 

 

گرچه امروز جنگ نرم دشمنان، پیچیدگیهایی دارد که مبارزه را سخت تر میکند اما احمداحمدها و مرضیه دباغ ها و هزاران لاله مخلص، جاده را صاف و کارمان را راحت کرده اند ....اما قبول کنیم که روزمره ایم ... آنقدر روزمره شدیم که احمداحمد ها را ناخواسته به حاشیه فرستادیم و آنچه که نباید ها را به صحنه آوردیم.... آنقدر روزمره شدیم که دیگر احمداحمد را ندیدیم... جانبازی ندیدیم... سخن از جانباز که شد گفتیم وضعشان خوب است اما یادمان رفت که آنها به کوچه پس کوچه های انزوا تبعید شده اند ....آنقدر روزمره شدیم که احمد احمد می گوید: گاهی فکر میکنم کاش همان روزهای مبازه بود و امروز را نمیدیدم.... این سخن توده باروت ذهنم را منفجر میکند، وای خدایا ....چقدر اهمال و  بی خیالی و روزمرگی و مسامحه کردیم تا فوق تصورترین شکنجه ها برای احمد احمد قابل قبول تر از دیدن خیانتهای امروز است .... آنقدر روزمره شدیم که دیگر احمد احمدها را بر تن شهر نمیبینیم... آنچه در شهر میبینیم فساد است و بی حجابی ....آیا این نیست معنای روزمرگی ؟ پذیرش راحت صحنه های ناهنجار شهر آیا به معنی آن نیست که غیرتمان نم کشیده؟ شهرمان زخمیست زخمی زخمی... هر از گاهی شهیدی می آید و زخمهای شهر را می شوید و مرهم می گذارد اما کمی که گذشت ....زخمهای شهر بازهم عفونی می شوند ..... گرد روزمرگی تمام شهر را پوشانده خبر داریم آیا ؟ 

 

میان صحبتهایش مدام از ولایت می گوید و ولایت پذیری و اینکه اگر از ولایت ایراد بگیری و سوالی داشته باشی و چرایی بیاوری در کار، باید به درستی ایمانت شک کنی. 

 

کل صحبتهایش را وصل میکند به ولایت و می گوید برای در امان ماندن از گزندها و برای انقلاب باید گوش به فرمان ولایت باشی ...میگوید که ولایت از جانب امام زمان عج هدایت میشود .... 

 

به سوالهای دوستان پاسخ میدهد...

 

من پرسشی متفاوت تر دارم. می پرسم: شهید سیدحسین علم الهدی میگفت هرکس با قرآن مأنوس باشد در برابر شکنجه طاقت می آورد، شهید رجایی گفته بود با آیات قرآن طاقت می آورد زیر شکنجه. اما شما، شما که بارها طعم شکنجه های فوق تصور را چشیدید، شکنجه هایی که حتی شنیدنش برای ما غیرقابل تصور است، آزاد که میشدید باز میرفتید سراغ مبارزه، میدانستید که احتمال دستگیریتان زیاد است و باز آن شکنجه ها ... چه چیزی شما را به ادامه راه می برد؟ پاسخ جانباز احمد احمد، جانباز انقلاب در کلام اول به این پرسش این بود: تکلیف 

 

بازهم این کلمه : تکلیف تکلیف تکلیف .... کجای تکلیفم؟ کجای تکلیف؟   

 

احمداحمد برای تکلیف، از سلول به سلول جسمش گذشت، من؟ آیا حاضرم برای انقلاب در این شرایط، 2 ناسزا بشنوم؟ از انقلاب و هجمه به آن در کوچه و خیابان و در برابر یاوه گوییها حمایت کنم و ناسزا بشنوم؟ آیا این حداقل را حاضرم؟

 

کتاب خاطرات احمداحمد چاپ شده است. کتاب را هدیه میدهد اما شرطی می گذارد و آن اینکه این کتاب را حداقل به 5 نفر بدهید بخواند ....  

  

  

 

و تو ای مرد... مردی که مردانگی دیگر مردان در برابر مردانگیت رنگ می بازد خدا را در خانه ات دیدم و حسرتی بر جانم نشست از غفلتهای خود و شکرانه پروردگار برای توفیق دیدار، ولایت پذیری و تکلیف، 2 درسی که از محضرت آموختم.

 

وقت اذان است و نماز ....  

 

و آنگاه که عاشقانه به نماز ایستادی ...   

 

 

 

  

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای پست مراجعه کنید.





 

 

 

 

 

خانم نیکی کریمی واقعا فکر میکنید خیلی شخصیت مهمی هستید؟

 

لبیک یا رسول الله  

 

 

خانم نیکی کریمی واقعا فکر میکنید خیلی شخصیت مهمی هستید؟!   

 

بعضیها به من میگن تو کی هستی که به خودت اجازه میدی به هرچیز و هرکسی گیر بدی؟ خدمتتون عرض کنم که بله بنده به خودم اجازه میدم به هرکسی و هرچیزی که ببینم خلاف منافع و مصالح دین و کشورم هست گیر بدم. به هر شخصی که به خودش بدون داشتن حقی اجازه میده پا رو خون شهدا بذاره گیر بدم. مثل نیکی کریمی که یادش میره اصالت و ریشه اش ایرانیه و ایرانی، ایرانی بودنش رو از شهدا داره. 

   

  

 

آخه خجالت هم خوب چیزیه. شما از طرف ملتی رفتی جشنواره فیلم دوبی که دنیا زنانش رو به حجاب میشناسه. 

 

پاهاتو نمینداختی بیرون میگفتن عقب مانده ای مونگولی چیزی هستی؟! 

من هم یک زن ایرانیم اما با دیدن عکسهای حضرتعالی!!! خجالت میکشم. آخه چقدر آدم  بی قید؟ پاهای لختتو انداختی بیرون که چی بشه؟! ترسیدی از بی هویت جماعت سینمای فاسد دنیا کم بیاری؟ آخه شما که هرجا میری کشف حجاب میکنی دیگه اون شال چیه؟ اون شال با پاهای بدون پوششت جور درمیاد؟ خودتو مسخره کردی؟ قطعا خودتو مسخره کردی ....

 

آخه بانو هر عقیده ای هم داری خجالت نکشیدی با اسم زن ایرانی این اداها رو درآوردی؟   

 

یا مثل اینکه یه رسمه که هرکی میره دوبی کشف پوشش کنه؟! 

 

آخه بانو اون شهرت و اداهات رو هم مدیون شهدایی، اگه انقلاب نمیشد که جایی برای امثال شما نبود. مگه میتونستی همرنگ جماعت فاسد سینما بشی؟ مگه میتونستی همرنگ گوگوش و فروزان و آرام و کی و کی ... بشی؟! نمیتونستی دیگه... این انقلاب بود که بستر سالمی برای فعالیت شماها فراهم کرد، شهرتت رو از انقلاب و شهدا داری اونوقت اینجوری دهن کجی میکنی؟! خجالت بکش بانو!!!!! 

   

  

اظهار ارادات به عزت الله انتظامی. این هم یه نمونه دیگه از فراموش کردن ریشه ها و هویت. نامحرم؟ نامحرم چی هست؟ وا مگه چیه؟ جای بابامه؟! شماها چقدر منحرفید؟ نامحرم کدومه! 

 

 

 

البته از شما بعید نیست این حرکات چون کسی که معتقده در سینما هیچ فسادی نیست باید هم این شکلی رفتار کنه. اساتیدی چون استاد محمدعلی کشاورز، امین تارخ، مجید مظفری و پروانه معصومی و ... فریاد اعتراضشون از فساد سینما بلنده اونوقت شما میگی کی بود چی بود هیشکی نبود؟!!!  

 

این آدمایی که به شما رو میدن و دور میدن و ستاره معرفیتون میکنن و .....مقصر اینها هستند....آخه کی گفته که شما با تحصیلات دیپلم بشید کارگردان و داور!!!! اونهم داور بین المللی!!! میدونید چیه؟ حقیقت اینه که تخصص که ندارید، عاشق چشم و ابروتون هم نیستند اونهایی که دعوتتون میکنن به همچین جشنواره هایی، اونها عاشق سیاه نماییهای شما و آبروی وطن بردنهای شمان!!!!  

 

اگر فکر میکنید شخصیت مهمی هستید، نیستید.

 

یه ضرب المثلی هست میگه: قلیون بکشم یا خجالت؟  

 

خجالت بکش بانو!!!!!!!!!!! 

 

 

 

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای پست مراجعه کنید    





 

 

غدیر زیباترین عید هستی

 

لبیک یا رسول الله  

 

السلام علیک یا امیرالمومنین   

 

 

  

 

روزی که آرش مرز ایران را نشان داد گویا علی گویا علی گویا علی بر بازوانش توان داد....... 

 

 

 عید زیبای ولایت، زیباترین عید هستی مبارک  

 

 

غدیر یعنی: 

 

 

جاماندگان بشتابید 

 

جلوتر ها بایستید 

 

حرکت، همراه ولایت  

 

 

یاعلی

  

 

روز موعود چو  مهدی به ظهور آید گویند به شکل حیدر آید 

 

یاعلی

 

  

 

لطفا جهت نظر گذاشتن به قسمت بالای پست مراجعه کنید   





 

روز جهانی کورش کبیر

 

                                               لبیک یا رسول الله 

   

                   

                 7 آبان مصادف با 27 اکتبر روز جهانی کورش کبیر گرامی  

 

  

     ایران سرزمین کهن من، گهواره تمدنی من، سرزمین افتخارات از هنگامه های دور تا کنون 

   

                                         

                                     

                                     بزرگ مردی از پیچاپیچ هزاره های میهنم 

 

   

                                رادمردی از جنس عدالت و مهرورزی به انسانها   

 

کورش کبیر با سایر شاهان متفاوت است کورش با هیچ شاهی قابل قیاس نیست. شاهان خوب و بد داریم برخی گرچه خدمات ارزشمندی داشته اند اما به جای خود جنایت هم کرده اند مثل داریوش و شاه عباس(بر اساس مدارک) اما کورش نقطه تاریک ندارد(بر اساس مدارک). کورش به احتمال بسیار قوی به گفته علامه طباطبایی همان ذوالقرنین قرآن است.(تفسر سوره کهف) 

او پدر بود برای ملت باستانم. ایرانیان که از ظلم شاهان بیزار بودند اما کورش را پدر می نامیدند. 

     

  

                                                همسنگر بسیجی نوشت :   

 

 

                               روز جهانی کورش هیچ ربطی نداره به چند گروه :    

 

۱-بی حجابان و دشمنان حجاب چون پوشش و حجاب از دیرهنگام از آداب ایرانیان بوده، در دنیای باستان که تقریبا در میان اکثریت ملتها برهنگی رواج داشت ایرانیان حجاب کامل داشتند در نگاره های تخت جمشید تصویر هیچ زنی دیده نمیشود اما در میان مهرهای شخصی زنان آنان پوشش کامل آنهم از نوع چادر دارند. در نگاره های تخت جمشید حتی مردان هم بطور کامل پوشیده اند.   

 

۲-بی دینان و سست دینان، چرا که منش و آئین ایرانیان همواره دین مداری بوده آن هنگام،  مزدیسنی(پرستش یکتا اهورامزدا) و بعدها زرتشی گری و  و پس از آن اسلام. ایرانی پاک بوده و پاک نژاد و یکتاپرست. به فراخور زمان اعتقاداتی داشته و به هنگامه آخرین دین الهی، بر مبنای روحیه یکتاپرستی، مسلمانی اختیار کرده و با آغوش باز اسلام پذیرفته است. یگانه شاهد دینمداری او انتخاب مذهب تشیع در تکمیل دین است. اسلام آوردنش در ادامه یکتاپرستی گذشته اوست. بنابراین هیچ جایی ندارد که یک عده آدم سست اعتقاد فکر کنند که برجسته کردن گذشته به معنی دوری از اسلام هست.   

 

3-ساده لوحانی که می پندارند وطنشان فقط در گذشته قهرمانی داشته. کسانی که قهرمانانی چون شهیدان معاصر را نمی شناسند و هیچ اطلاعی از حماسه های  آنان ندارند چگونه ادعای میهن پرستی میکنند؟! حماسه شهید دریاقلی سورانی را میدانند؟ یا از شهید فهمیده فقط نامش را شنیده اند و نیز هزاران شهید دیگر. به استقبال و تشییع کدام شهید رفته اید و میروید که ادعای وطن دوستی دارید؟ مگر همین شهیدان نبودند که ایران را حفظ کردند؟  

 

     

 

(تصویر فوق: شهدای یگان صابرین که میهن دوستی را با خونشان اثبات کردند در شهریور 90 با شهادتشان ایران را از تجزیه طلبی و ناامنی نجات دادند هم سن و سالهای تو بودند مدعی. اکثریت متولدین دهه 60 هستند. فرق آنها با تو مدعی میهن دوستی؟ حداقل اگر غیرتشان را نداری با سیرتشان آشنا شو)

 

اینها را هم می شناسی مدعی؟ همانها که میهنت را از یورش تازیان صدامی رهانیدند؟ از منش و سیره آنها چه میدانی؟ از عقایدشان؟ نام اروند را شنیده ای و کوسه هایش و جزرو مد ناگهانیش؟ از سرمای شبانه استخوان سوزش؟ از رادمردانی که داخل دهان کوسه رفتند تا تلاطم امواج عملیات را لو ندهد؟ مانع خورشیدی شنیده ای؟ در تصاویر هست یکجا در هجوم آب، موانع وارد بدنشان میشد و میدریدشان؟ خرمشهر و نبردهایش و دختران نوجوان مدافعش؟ از زهرا حسینی از زهره فرهادی از شهناز حاجی شاه و ...چه میدانی؟ از آنها که برای دین و آب و خاک بریدند از زن و فرزند؟ جانباز دیده ای؟ شیمیایی؟ خس خس نفسهای آخر؟ برای من و تو؟ میشناسی؟ میدانی جانباز اعصاب و روان کیست؟ جانباز قطع عضو دیده ای؟ چگونه ادعای میهن پرستی میکنی اما میگویی از اونا که ریش میذارن  و یاعلی میگن حالم بهم میخوره؟! تاول مجروح شیمیایی که ندیده ای دیده ای؟ پلاک قهرمان دیده ای؟ استخوانهای جا مانده در دشت را دیده ای؟ از آئین مهرورزی که مدعی آنی چه میدانی؟ مهر مادر به فرزند را دیده ای؟ گلزار شهدا رفته ای بر سر مزار قهرمانان همانها که میهنت را حفظ کردند تا اکنون در امنیت و آسایش مشغول سلاخی ارزشهای میهنت باشی؟ از جوانان مخلص چه میدانی؟ قهرمان، بعد از شهادت لبخند بزند را میدانی؟ از اعجازها خبر داری؟ از شهدای صابرین(شهدای شهریور 90 در مبارزه با تجزیه طلبان پژاک)؟ از شهدای بسیجی هفته پیش در چابهار که فدا شدند تا انسانهایی نجات یابند و قطعه قطعه شدند؟ تا کنون به استقبال شهدای تفحص شده رفته ای؟ وصیت نامه شهدا خوانده ای مدعی؟ چه گفته اند قهرمانان؟ کدامیک از این قهرمانان را میشناسی مدعی؟  

البته راست می گویی و در وبلاگت می نویسی آسوده نخواب کورش فلان شد و فلان شد. بله آسوده نخواب کورش چون دارند له میکنند میهنت را به نام ایران دوستی. آری کورش تو که میدانی شهدا کیانند اینجا در این قرن عده ای بنام میهن پرستی و بنام تو باج به دشمن میدهند و پا روی خون شهید میگذارند و ارج نهادن به تو را مخالفت با ارزشهای اسلامی و شهدا معرفی میکنند!!  

 

4-نژاد پرستان. چرا که ایرانی نژاپرست نیست به گفته دینمان ملاک برتری تنها تقوی است و ایرانی آراسته به آموزه های دین است. اما از آنجا که میهنم خصیصه های نیکویی در گذشته داشته و نیز حال، برتری نسبی بر دیگران دارد نه مطلق.   

 

5-تاریخ گرایان. چرا که تاریخ ناقص است تاریخ سیاسیست و تنها به پادشاهان و جنگها و پیرورزیها میپردازد. شاهان برای مشروع جلوه دادن خود دروغهای زیادی گفته اند اما باستان شناسی با مدرک عینی حقایق تاریخی را ثابت میکند و تاریخ جزئی از آن است. باستان شناسی تنها به شاه نمی پردازد بلکه به متن مردم می رود و آنچه را میبیند بررسی میکند. ایران باستان به معنی شاهان نیست که از آنها بت می سازند. 

 

6-بی خبران از تاریخ، حضرت علی ع فرمود: چنان در زندگی گذشتگان تدبر کردم که گویی یکی از آنها بوده و با آنان زیسته ام. اگر ما تاریخ را درست بشناسیم و مطلع باشیم از آن، هر مطلب اشتباه و غیرعلمی را نمیپذیریم. به گفته عارف قزوینی: به ملتی که ز تاریخ خویش بی خبر است جز به زبان محو و زوال نتوان گفت.(قابل توجه مدهبیون ناآگاه)    

 

7-مذهبیون افکاربسته که بدون آگاهی و اطلاع، گذشته میهن را میکوبند و با دلایل غیرعلمی آب در آسیاب دشمن میریزند . یادمان نرفته که فیلم 300....   

 

8-کسانی که فکر میکنند گذشته ایران یعنی سلطنت و سلطنت پرستی و تماماً عدل و داد. اینها در رویا هستند. علم به واقعیتها میپردازد و اما واقعیتهای ما اینست که افتخاراتمان فراوان است در عین اینکه نقاط تاریکی هم داریم .   

 

9-خودباختگانی که این نظام و ارزش و قدرت و اقتدارش را که ثمره خون شهیدان و جانبازی ایثارگران است زیر سئوال میبرند و تحریم و هیمنه پوشالی غرب را بزرگ نمایی میکنند و در وبلاگهای خود در مدح ایران باستان قلم فرسایی میکنند... ایرانی و زیر سلطه و یوغ رفتن؟ این نیست آئین نیاکان من. آنان که مارا به توهم توطئه متهم میکنند، کسانی که کوچکترین مطالعه ای در تاریخ ندارند تا بدانند دشمنان امروز، وارثان همان نیاکان صیلبی خود هستند و با همان روش جنگهای صلیبی و با همان کینه دیرینه مشغول توطئه علیه ما هستند ... 

 

10-سلطنت پرستان و ساواکیان و دودمان منحله پهلوی و توهین کنندگان به مقدسات و ....ربطی به شماها نداره اصلا   

 

11-آنان که مطالب غیرعلمی را نشر میدهند(چه در دفاع از گذشته چه علیه آن) و وقتی دلیل گفته هایشان را میپرسیم منابع دست چندم ارائه میدهند مثلا کتاب 2 قرن سکوت زرین کوب یا مشرق زمین گهواره تمدن ویل دورانت و یا تحقیقات آبکی چند محقق ذهن بسته در مرکز مطالعات تاریخ معاصر به سرپرستی جناب سلیمی نمین بدون داشتن تخصص. در حالی که دنیای باستان شناسی و تاریخ همانند کامپیوتر روز به روز در حال تحول است. با کشفیات علمی و تحقیقات جدید، صحت بسیاری از گفته های گذشته زیر سوال میرود. امروزه در دنیای علوم مربوط به گذشته مقالات و پایان نامه ها حرف اول را میزنند که حاصل تحقیقات جدیدند. کتابهای ارزشمند و مرجعی هم وجود دارد.    

 

12-کسانی که بدون جوراب و پابرهنه و بدون اجازه پا در کفش علمی میکنند که هیچ تخصص و هیچ مطالعه درستی در آن ندارند. علم تعصب و دیدگاه شخصی نیست. علم بی طرف است و به واقعیات میپردازد. هر علمی را به عالمش بسپاریم. نمیدانم چرا هرکسی به خود اجازه میدهد وارد مقوله تمدنی ایران شود و آن را با تعصبات شخصی, سلاخی کند و در این میان انگار این حوزه هیچ عالم و دانشمند و محقق و استاد و دلسوزی ندارد و منتظر بی سوادان است!!! انگار در این میان استاد مسعود آذرنوش ها، پرویز رجبی ها، کامیار عبدی ها، ناصر چگینی ها، یوسف مجیدزاده ها، عزت الله نگهبان ها، حمیده چوبک ها، سوسن و شیرین بیانی ها، علیرضا شاهپور شهبازی ها، محسن مقدم ها، بهمن فیروزمندی ها، رقیه بهزادی ها، صادق ملک شهمیرزادی ها،هاشم رضی ها، سیف الله کامبخش فردها، یعقوب آژندها، محمدیوسف کیانی ها، علی اکبر ولایتی ها، سیدحسین نصرها و ...... و نیز دانشمندان غیرایرانی چون آرتور اپهام پوپ ها، آرتور کریستین سن ها، والتر هینتس ها، رابرت هیلن براندها، شیلا بلرها و ..... یا وجود ندارند یا اینکه علمشان کشک است!!!!!!!        

 

13-کسانی که نشان میدهند تمدن ایران از دوره هخامنشی شروع میشود. این نقشه دشمن هست تا تمدن ما را نوپا نشان دهد. شروع تمدن در هر سرزمینی مساویست با پیدایش خط در آن که در ایران مربوط به تمدن ایلام است که 2000 هزار سال قدیمی تر از هخامنشیست. اکنون نیز با کشف خطی جدید در جیرفت (سرزمین اَرَّتَه) قدمت تمدن حدود 500 سال به عقب تر از  ایلام بازمیگردد. گرچه دوره هخامنشی نقطه اوج تمدن ایران باستان است اما شروع آن نیست در اینصورت تمدن ما از بسیاری از تمدنهای باستان جدیدتر میشود. در حالی که دوره هخامنشی در علم و هنر و معماری ادامه دوره های پیش بخصوص ایلام است اما در نوع خود تک و بی نظیر است. تمدن هم تنها به معنی شاه و جنگ و اینها نیست به معنی هنرهاست همانطور که حضرت آقا در مورد هنر تخت جمشید فرموده اند که هنر دست ایرانیست که باید معرفی شود.  

 

۱۴-آنان که بی آنکه کوچکترین اطلاعی از گذشته و حال میهنشان داشته باشند گردنبند فَرَّوَهَر می اندازند تا ژست روشنفکری و مذهبی نبودن بگیرند.  

 

۱۵-آنان که آموزه های عظیم دین اسلام را رها کرده اند و تنها به شعارهای کلی دینی قبل از اسلام چسبیده اند. در حالی که اگر عمیق شویم همان گفتار نیک و پندار نیک و  کردار نیک پیامبر باستانمان حضرت زرتشت ع در دین اسلام با تمام جزئیاتش آمده است.   

  

 

                                                         نکاتی چند :  

 

 -- جانباز عارفی میگفت: دشمن میخواد از ایرانی سست اعتقاد، دین رو بگیره و از مذهبی ناآگاه، هویتش رو بگیره در اینصورت چیزی نمیمونه نه دین نه ملیت.  

 

-- ایرانی بودن من و معتقد بودن به افتخارات گذشته من، هیچ منافاتی با دین من اسلام ندارد.  

 

 -- فضای اینترنت پر هست از مطالب غیرعلمی و اشتباهی که در مدح ایران باستان یا علیه آن نوشته شده. این را به دلیل تخصصم در باستان شناسی میگویم. 90% مطالب غیرعلمی هست و خیال پردازانه     

 

 -- 2 دسته دارند ضربه میزنند به ایران و خواسته یا ناخواسته مجری اهداف دشمن میشوند: 

1- آنها که قبل اسلام رو میکوبند  2-آنها که اسلام را از ایران حذف میکنند. 

 

 -- من تاریخ و فرهنگ و تمدنم را با پهلوی ها نشناختم که عده ای می گویند ساخته آنهاست. پهلویها دشمنان شهیدان مظلوم ما هستند.   

 

 -- من تاریخ و فرهنگ و تمدنم را با مطالب این چند سال اخیر در اینترنت نشناختم.  

 

 -- من تاریخ و فرهنگ و تمدنم را با مشائی و بقایی و مجموعه آنها در میراث فرهنگی نشناختم که متهم به دفاع از "مکتب ایرانی" بشم.  

 

 -- من تاریخ و فرهنگ و هویتم را با علم میشناسم و با شواهد و دلایل نه حرفهای بی اساس.  

 

الحمدلله درباره چیزهایی که گفتم تخصص کافی و علم کافی و مطالعه کافی هم دارم. پان ترکهای جاهل و معاندین و باستان پرستان الکی و  میهن پرستان دروغین و نشردهندگان جعلیات و  ناآگاهان ... حرفی در مقابلم ندارن در برابر علم و آگاهی و حقیقت. دیگه علمم رو به من یاد ندی ها ! که چه بودیم و چه شدیم و به به چه چه بود و الان بدبختی و ... خیلی بهتر از شما میدونم چه بود و چه شد و چه باید باشد.   

 

 

                   من یک بسیجی ام من وارث واقعی اجداد پارسی خود هستم    

 

من وارث خلف نیاکانم هستم چون بر اساس آئین و منش نیاکان باستانیم رفتار میکنم؛ من حجاب دارم، من چادری ام، من پاکم، من خودباخته نیستم و در مسیر اقتدار میهنم از قدرتهای پوشالی میهنم باکی ندارم، من گردنبند فروهر می اندازم اما معنای آن را به واقع میدانم، من میدانم که معنای تمدن، استمرار آن است یعنی از گذشته تا کنون و اگر هر قطعه ای از آن جدا شود مفهموم تمدنیش از بین میرود، من تمدن کشورم را با سخنان و دیدگاههای غیرعلمی سلاخی نمیکنم، من نگهبان خلیج تا ابد پارسم این را هم مکتبیهای من با خون ثابت کرده اند،اگر خطری میهنم را تهدید کند من فدای آنم همچون شهدای صابرین(شهدای شهریور 90 در مبارزه با تجزیه طلبان پژاک)، من تمام قهرمانان میهنم را ارج می نهم از آریو برزن و سپهرداد و سورنا و وهوبرز .....تا اکنون میهنم شهدای میهنم ، تا اکنون و آخرین شهیدی که هفته گذشته به تشییعش رفتم: شهید علی اکبر اینانلو    

 

                 

              

     آری نمیدانید اگر، بدانید من یک بسیجی ام و وارث واقعی اجداد  پارسی خود 

  

نه تویی که حجاب نداری، دین نداری، علم نداری، مطالعه نداری، غیرت نداری و میپنداری که مدح ایران باستان کردن با دین و مذهب و انقلاب و نظام منافات دارد. از اوضاع امروز وطنت سناریویی سیاه نمایی شده میسازی. از آریوبرزن میگویی و ناله میکنی و وااسفا سر میدهی که هیچگاه همچو اویی نبوده و الان چه و چه و دوباره میسازمت وطن و اراجیفی از این قبیل.   

 

روزنامه "ایل تمپو" سه شنبه 28 فوریه(9 اسفند 91) در یادداشتی با عنوان " تلاش برای تسلط بر خلیج فارس" نوشت : ... مقامات ایرانی نشان داده اند که وارثان راستین اجداد پارسی خود هستند.... 

عوامل این روزنامه هم از تاریخ روم اطلاع دارند هم تاریخ ایران و هم بسیجی و رهبران ایرانی را خوب شناخته اند. آنها می دانند که تاریخ ایران و روم در زمان اشکانیان و ساسانیان بهم گره خورده و این 2 ملت مجموعاً 300 سال جنگیده اند و سربازان رومی آئین مهرپرستی ایرانی را آموختند و به اروپا بردند. بارها از ایرانیان شکست خوردند نمونه مهم آن نبرد سورنا سردار ایرانی با کراسوس رومی هست. شکست دادن ایران آرزوی امپراتوران رومی بوده که در مورادی که موفق به شکست ایران میشدند طاق نصرتهای عظیم برای این پیروزی به پا می کردند. نام پارت (اشکانیان) هیبت و هیمنه ای بود برای رومیان که همیشه از آن در هراس بودند. 

بله این ایتالیی ها ایرانیان کنونی را هم خوب شناخته و میبیند کدامین آنها وارثان حقیقی نیاکانشانند. 

  

من یک بسیجی ام درست بر اساس نیکی و پاکی و شجاعت نیاکان باستانیم رفتار میکنم. من نواده کورش کبیرم من ایرانیم از پیچاپیچ هزاره ها تا کنون.... اسلام آمد با آغوش باز بر اساس دینمداری گذشته ام آن را پذیرفتم .. اینک به همراه رهبر کبیرم امام خامنه ای و با مدد شهیدان میهنم آماده می شوم که ذوالقرنین را ببینم که طبق وعده قرآن برای یاری امام زمان خواهد آمد ... من بسیجی ام  منتظر ظهور مهدی زهرا .... خواهد آمد....             اللهم عجل لولیک الفرج  

 

  

 

 لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای مطلب مراجعه کنید





   

 

 

قربان عید بزرگ اتحاد

 

 لبیک یا رسول الله  

 

السلام علیک یا اباعبدالله 

  

 

سلام بر عرفه که یادگار امام حسین ع است .. سلام بر عرفه .... سلام بر عرفه .....

 

یا اباعبدالله چه شد که قربانت ناتمام ماند؟  چه شد ؟ چه شد؟

 

امشب مولا راهی سفر است ........ زینب .... امان از دل زینب ... امان از کربلا ....کربلا عرش خدا .... سفر ... کربلا.... کربلا..... کربلا .... حج ناتمام .... کربلا .... امشب مولا راهی کربلاست ....سلام بر کربلا.... سلام بر حسین ع....هنوز هم کربلا فریاد میزند ... هنوز هم آب شرمنده است .... مولا چه شد قربانت ناتمام ماند......................؟ هنوز هم کربلا باقیست چون دفاع بافیست چون دین همچنان یاور میخواهد.... کربلا در پیش است ... کربلا باقیست.... همان که شهید آوینی گفت ... صدای جرس کاروان .... مولا همچنان صدایمان میزند: هل من ناصر ینصرنی؟ کربلا ادامه دارد ...................  

 

یادش بخیر پارسال عرفات، کربلا ....

  

یا اباعبدلله .................

 

 

قربان فرصتی برای اتحاد، برای مسلمانی، برای بندگی، برای ذبح گناهان .... در شرایط کنونی و با هجمه های فراوان ابلیسان بر ما، قربان مهمترین عید و مهمترین جشن ماست.  

 

 

قربان سالگرد شهادت شهید عباس بابایی.... به قربانگاه رفت... شهادتگاه .... همسرش اینسو در قربانگاه حجاز و خود در قربانگاه شهادت...... یاحسین

 

 

 

عرفه تان قبول، قربانتان مبارک 

 

 

 اللهم عجل لولیک الفرج  

 

 

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای پست مراجعه کنید 





 

 

 

  

بازهم آنکه دفاع کرد بسیجی بود... شهید

 

لبیک یا رسول الله  

 

السلام علیک یا امام محمد باقر ع 

 

 

بنام خدای شهیدان 

 

بازهم آنکه دفاع کرد بسیجی بود 

  

 

وقتی پیر و مرادمان خمینی کبیر می گفت بسیج شجره طیبه است و اهمیت این مکتب را در قالب جملاتی اینچنین بیان میداشت می دانست که آینده این نظام را مدافعانی لازم است که از جنس شهدا باشند. مدافعانی از جنس شهدای انقلاب و ۸ سال دفاع مقدس...  

 

در کشوری با شرایط ایران که هرگونه هجمه فیزیکی و فرهنگی را در تمام طول تاریخش تجربه کرده است و هم اینک در اوج تهاجمات قرار دارد دفاع امریست دشوار ... دفاعی نه از جنس دفاع رایج در سایر سرزمینها... دفاعی از جنس شهید و شهادت... دفاعی از جنس یک فرهنگ: فرهنگ شهادت... دفاعی از جنس دفاع شهیدان... دفاعی از جنس آرزوی زندگی: شهادت... دفاعی از جنس ایثار... دفاعی از جنس من میروم تا تو بمانی... دفاعی از جنس خداحافظ تا صبح ظهور... دفاعی از جنس کربلای ۴... دفاعی از جنس شهدای صابرین...دفاعی از  جنس 8 ماه دفاع مقدس و راه بصیرت... دفاعی از جنس مردان مرد... دفاعی از جنس کربلا از جنس حسین ع .....     یاحسین    

  

حال فرقی ندارد که این شهدا شیعه باشند یا سنی، چرا که همین شهدای سنی یا مسیحی و زرتشتی و یهودی در سرزمین عاشورائیان پرورش یافته اند و عاشورایی بودن را از عاشورائیان آموخته اند. ایرانیان آموخته اند که در کنار هم به امام حسین ع عشق بورزند مدعای این گفته هم عشق عمیق هم میهنان مسیحی ما به حضرت ابوالفضل ع است.... 

 

آری اینجا ایران است سرزمین قومیتها و اعتقادات مختلف در کنارهم که عمری با آرامش زیسته اند اما دستهای کثیف دشمنان گاه میخواهد این همزیستی را دچار خدشه کند اما همینجا مدافعانی پیش می آیند از جنس بسیج یکی شیعه یکی سنی تا با خون ثابت کنند اتحاد را ... 

 

آری خمینی کبیر گفت که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام

 

و بازهم آنکه دفاع کرد بسیجی بود 

 

بازهم آنکه فدا شد بسیجی بود   

 

 

روز جمعه در حین برگزاری نمازجمعه در شهر چابهار شخص انتحاری که قصد نفوذ به داخل مسجد را داشته توسط نیروهای بسیجی حاضر شناسایی و وی که موفق به ورود به مسجد نمی‌شود با فاصله چند صد متری مبادرت به انفجار کمربند انتحاری خود می‌کند. 

 

در این حادثه دانش آموز بسیجی سنی، مرتضی آسوده و دانشجوی بسیجی شیعه، حامد بزی پس از شناسایی عامل تروریستی و جلوگیری از ورود آن به داخل مسجد امام حسین (ع) بر اثر انفجار جلیقه انتحاری تروریست به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. 

 

و بازهم آنکه دفاع کرد بسیجی بود 

 

و  بازهم آنکه فدا شد بسیجی بود   

  

نام بسیجی را توأم با شهادت نوشته اند ...  

 

 

 -----------------------------------------------------------

   

 جانباز سرافراز  جناب آقای احمد اعتدالی  

 

تسلیت ما را بابت درگذشت پدر گرامیتان پذیرا باشید. پدری که مردی از جنس جبهه و جهاد تربیت کرد. خدایش بیامرزد و محشور با شهدای همرزم  پسر ایثارگرش باشد ان شاالله.  

 

جانباز احمد اعتدالی از ۱۲ سالگی در سال ۶۱ تا انتهای جنگ یعنی تا سن ۱۸ سالگی در جبهه های خون و شهادت حضور داشت. جانباز اعتدالی یکی از رزمندگانیست که شاهد بیانات شهید حمید باکری مبنی بر ۳ دسته شدن رزمندگان در فردای بعد از جنگ بوده است.  

 

 

                            ج اعتدالی در سن ۱۲ سالگی قبل از اعزام        امروز ....................

 

با مشکلات جسمی و روحی و مالی بسیاری دست به گریبان است. مونس او قرآن است و ساعتهای متمادی با تلاوت قرآن عجین است ... اما امان از مشکلات .... امان از مشکلات... شیرمرد غیور جبهه ها که دشمن نتوانست ارداه اش را خم کند اکنون از اوج خیانتها به مراحل خطرناکی در زندگی رسیده است ... شکوه ای از دردهای جسمی ندارد که می گوید در راه خداست اما روحش آزرده است آزرده از خیانتها...  فقط شنیدن گوشه ای از آلامش .... بگذریم ... 

 

این شیرمردان قهرمان همچنان پایبند بر آرمانهای دیرینه انقلابند اما مارا چه می شود بر تحمل یا بی خیالی بر وضعیتشان.... بگذریم .... 

 

 

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای پست مراجعه کنید