کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

استاد شهیدم؛ جانباز شهید، عارف عظیم، دکتر محمود رفیعی، بازخواهی گشت در صبح ظهور میدانم. تا طلوع موعود... کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

استاد شهیدم؛ جانباز شهید، عارف عظیم، دکتر محمود رفیعی، بازخواهی گشت در صبح ظهور میدانم. تا طلوع موعود... کجایی سبزترین رزمنده دنیا؟

عیدمان زیباست با مهدی زهرا و شهدا و ایثارگران

لبیک یا رسول الله  

 

السلام علیک یا اباعبدالله 

 

السلام علیک یا مهدی زهرا  

 

 سال حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی 

 

 

آئین زیبای نیاکان زیبا نیست مگر با رضایت مهدی زهرا عج 

 

آئین زیبای نیاکان زیبا نیست مگر به یاد داشته باشیم صاحبان زیبایی را؛ به یاد شهدا به یاد جانبازان به یاد مادران شهدای گمنام به یاد فرمانده شهیدمان جانباز شهید احمد پاریاب. 

 

تا دنیا دنیاست، بشریت مدیون آنهاست. انسانیت، ایران، اسلام، هر چه خوبی و پاکیست مدیون شهداست؛ شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس، شهدای فتنه، شهدای یگان صابرین و تمامی شهدای اقتدار دین و میهن  

 

 

شهید یگان صابرین(تابستان 90) 

 

تا دنیا دنیاست بشریت مدیون شهداست ..........

 

به یادتان هستم نفسهایی که به سختی فرو می روید و بر می آیید   

 

 

به یادتان هستم  جسمهای شکسته  

   

 

به یادتان هستم جوانان دیروز، خستگان جبهه، خفتگان در خون   

 

لای لای ای جبهه لرین یرگونی ای خسته جوانلار لای لای ای شهد شهادتدن ایچیپ گانه باتانلار  

 

  

 

به یادت هستم فرمانده، فرمانده پاریاب، گوش به امر و می دانم که فرمانده ولایت دارد بر نیروی تحت امرش، فرمانده به یادت هستم    

 

عیدت مبارک فرمانده در ضیافت شهدا 

 

به یادش هستم مادری که ساعتها بر سر مزار شهیدش نشسته تا سال تحویل شود، مادر شهید حسین غلام کبیری 

  

 

به یادت هستم مادر شهید گمنام  که جا به جای گلزار شهدا را می گردی به هوای پسرت 

 

 

به یادتان هستم جانبازان غریب و مظلوم وطنم..... 

 

به یاد انسانهای تنها هم باشیم که در آسایشگاهها تنهای تنها منتظر دیداری هستند شاید کسی حالی بپرسد 

  

 

عیدتان مبارک توأم با تمام خوبیها و پاکیها و شادیها   

 

اللهم عجل لولیک الفرج  

 

  

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای مطلب مراجعه کنید.





  

   

 

 

خداحافظ فرمانده

لبیک یا رسول الله 

 

 

خداحافظ فرمانده 

 

ستاره راه من! جانباز شهید احمد پاریاب! امروز نوشته بالای مزارتو عوض کرده بودن: خداحافظ فرمانده 

 

حاجی نمیدونم دلیلش چیه که سهم من همش شده دیدن نقص ها !!!! آخه میدونی زجر میکشم از فراموشی لاله ها از ناسپاسی ها..... 

 

امروز به چند نوجوونی که تو قطعه 29 دنبال شهید صیاد شیرازی و آوینی بودن گفتم بچه ها ! بیاید اینجا رو هم زیارت کنید بین شهدا فرق نذارید ... اینجا مدفن جانبازیه که تازگی شهید شده..... اینجا مدفن فرمانده شهید همته... مدفن کسی که هم فرمانده شهید همت بوده و هم شهید همت فرماندهش .... بچه ها هاج و واج نگام میکردن انگار حرفای نامفهوم میزنم... و من با ادامه چهرهای مبهوت اونها ادامه دادم که شهید پاریاب بزرگ بود و بزرگ بود و ......................... 

  

نگرفتن چی گفتم! اما یکیشون گفت: اینهمه عظمت! چرا تلویزیون نشون نمیده چرا نمیگه چرا برنامه ای نیست ......؟؟؟ و واقعا سوالهای بجا و حکیمانه ای بود .... از اون دسته سوالهای نسل سومی که خیلی مفهوم داشت ..... واقعا چرا ؟ جوابی نداشتم جز اینکه بگم: گمنامی خصلت این شهداست، گمنام و غریب، و 100 البته مایی که غرق دنیای خودمون و فراموششون کردیم و صفر بودیم در انتقال فرهنگ شهدا حتی حداقل به اندازه بخشی از تاریخ کشور. گفتم ای ..ای ..ای .. بنیاد شهید نام جانبازان شهید رو میذاره متوفی، معتاد و .... جانباز از فرط بدبختی خودکشی میکنه انتظار داری بیان برای انتقال فرهنگ شهدا و ایثارگران کار کنن؟!    

 

خیلی نوجوان مؤدب و فهمیده ای بود گفت ما شهدا رو نمیشناسیم گفتم همین که حتی یه روز غیر5 شنبه وقت میذاری میای اینجا شهدا کمکت میکنن که بشناسیشون، از اون دسته بچه های تشنه دانستن بود، اون راهشو پیدا کرده، گیر نخواهد کرد. اما بقیه؟ بقیه نسل سوم؟   

بقیه نسل سوم؟؟  و رسالتی که بر زمین، معطل مانده........؟؟  فرمانده کمکمان کن.... 

 

فرمانده کمکمان کن  





 

 

شهید پاریاب دیشب که تو را به خاک دادیم گور بر تو بوسه میزد

السلام علیک یا رسول الله 

  

 

امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم   

حال و هوای لحظه های جنگ دارم 

  

  

 

شهید پاریاب، حاج احمد پاریاب، مرد مؤمن رفتی، مارو دست کی سپردی؟ حاجی فکر نکردی با رفتن تو یه ستاره خاموش میشه و ما گم میشیم؟ 

   

حاجی میخواستیم بیایم دیدنت گفتن بستری هستی منتظر شدیم که خوب شی. بعد دنبال گرفتاریهامون، بعد هم که تو بی خبر پرکشیدی.    

حاجی تو حسرت دیدارت موندم. آخه من شهدا رو تو چشم شماها میبینم. حاج احمد پاریاب همرزم و فرمانده شهید همت، همرزم یاران خیبر، نشد که ببینمت اما مثل دلتنگیام برای شهید همت دلم برات تنگه.... حاجی درست روز شهادت شهید همت پرکشیدی تو همون روز اما با فاصله 29 سال. 

 

جانباز شهید پاریاب فقط یه بار تلفنی بهت گفتیم که فلان جانباز وضعیتش وخیمه و تو خودتو به آب و آتیش زدی که کارش درست بشه اما نشد. 

 

حاجی دلم برات تنگه مثل دلتنگی برای شهدایی که وقتی شهید میشدن من کم سن و سال بودم درکشون نکردم ندیدمشون اما دلم براشون تنگ تنگ موند.... حالا تو رفتی پیش شهدا و من دلم تنگ تنگه برات .... 

 

وای حاجی خسته ام از جامعه ای که مسئله روزش شده یه عکس و تهمت و قیل و قال بی معنی. بیزارم از آدمایی که چندان مقید به شرع نیستن ها اما فریاد وااسلاما سر میدن برای یه ابراز احساس یه پیرزن داغدار غیرمسلمان. 

 

حاجی شنیده بودم خیلی بزرگی. از همرزمانت شنیده بودم که جانباز احمد پاریاب از خاصان روزگاره ...حاجی میدونم خیلی درد می کشیدی میدونم شیمیاییت شدید بود میدونم حالتهای  ptsd و اعصاب و روانت وحشتناک بود، میدونم چندبار از آسایشگاه در رفتی، میدونم تو دوکوهه زندگی کردی، میدونم این چند سال آخر رو تنها زندگی می کردی ... میدونم خیلی عذاب می کشیدی اما فکر نکردی هوس رفتن به باغ شهادت میکنی ما بدبخت بیچاره ها چیکار کنیم ...؟ چقدر مسخره است که ما عاشق همتیم اما خبر از یار همت و همتها نداریم....خبر از تو نداشتیم ..... 

  

حاجی یه راهی نشون من بده تو بیراهه های این روزهای ما، راهو نشونم بده...   

 

ما مشغول جنگ و دعوا سر یه عکس و فتوشاپ بودن و نبودنشیم اما حواسمون نیست چه ستاره هایی رو از دست میدیم ... حاجی تو می دونستی که همرزمانت چه سختیهایی می کشن چه ستمهایی بهشون میشه و چقدر خودت عذاب می کشیدی از عذاب اونها و ساکت هم نمی نشستی و پیگیر میشدی با وجودی که وضعیت جسمیت جوابگو نبود. مطمئنم جانبازیت پیش خدا 90% هم بیشتر بود. 

 

یه عمر حسرت خواهم خورد که چرا مشغول گرفتاریهای تمام نشدنی زندگی شدم و برای دیدنت همت جدی نکردم ....

 

حاجی دیروز که سپردیمت به خاک پاک گلزار شهدا، وجودمو تو بهشت سر مزارت جا گذاشتم و برگشتم. مبهوت جمله سر مزارت  موندم: آغاز زندگی شهید احمد پاریاب در بهشت...  

شلوغ بود نشد که خیلی باهات درددل کنم اما برمی گردم...   

  

 

حاجی خوش میگذره؟ تلافی تمام زجرهایی که از مجروحیتها کشیدی، تلافی تمام دردهایی که از بی لطفی های ما کشیدی، الان خوش میگذره؟ چه شکلیه اونجایی که هستی؟ حاجی شهدا چیکار میکنن اونجا؟ حاجی تو رو به مرامت به من بیچاره نخندی از اونجا.... ذلیلم اسیرم گناهکارم..... اینا برای گرفتاری یه آدم کم نیست؟ بهم نخندی ها آخه ما شنیدیم: در باغ شهادت را نبندید به ما بیچارگان زان سو نخندید.... حاجی اسم شهادت هم نمیارم چون هرگز لایقش نیستم فقط میگم تورخدا حاجی تنهامون نذارید که بدجوری بیراهه میریم ....حاجی حضرت آقا فرمودن با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد... پس شهید احمد پاریاب ستاره راهم شو...  

ستاره راه خواهری که شهدا رو دوست داره چون پاک ترین و عفیف ترین و مخلص ترین بودند، رویایی! آسمانی! ستاره راهم شو .... 

 

مسیر پر از کوره راه است ستاره راهم باش.....    

 

ستاره راه من، قطعه 29 با چندقدم فاصله از شهید صیادشیرازی نورافشانی میکنه.  

 

آخرین تصویر جانباز شهید احمد پاریاب. راهپیمایی 22 بهمن امسال همراه با کپسول اکسیژن  

  

امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم   

حال و هوای لحظه های جنگ دارم 

 

   --------------------------------------------------------- 

 

حال و هوای 5 شنبه آخر سال گلزار شهدا با حال و احوالپرسی و دست بوسی والدین شهدا گذشت: 

  

  

شهید محمد کاظمی و والدینش. مادرش میگه خودش رفت 18 سالش بود برای اعتقادش رفت.  

   

   

مادرش میگه همیشه خواب میبینم گلهای بزرگی رو میکشه و می بره سمت مزارش.  

 

 

 

مادر میگه رضای من از 14 سالگی رفت جبهه تو جبهه بزرگ شد برای اعتقادش رفت گفت بر میگردم که باهم بریم (یادم رفته این قسمن حرفش) و من هنوز منتظر اون قرارشم. (همسنگر بسیجی)گفتم مادر بر میگرده برای ظهور، گفت ان شاالله. اشک می ریخت و میگفت نکنه شرمنده رضا بشم بگه مادر بعد از من چیکار کردی. شرمنده شهدا نشم..... وای مادر شهید که اینطوری بگه..... دیگه وای به حال من ..... می گفت از رضا هرچی می خوای بخواه خیلیها متوسل میشن بهش اگه جواب نگرفتی! .... یه روز میای و میگی رضا چطوری جوابتو داد ... 

می گفت مثل اینا دیگه نیست... خیلی کم ... گاهی .... اینا تکرار نمیشن.... گاهی به ندرت وجود داره مثل اینها اما خیلی کم .... 

  

  

 و غریب مادر  

یازهرا

 

بعضی مزارها هم مراجعه نداشتن میگفتن پدر و مادرش دیگه نمی تونن بیان، پدر و مادرش فوت کردن...... ای .... ای .... ای ....

 

 

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای مطلب مراجعه کنید





 

 

 

  

 

تخریب رئیس جمهور تا کجا؟

لبیک یا رسول الله   

  

در اوج بی تقواییها و بی اخلاقیهای ما یکی از باتقواترین و بااخلاق ترین انسانها، بی تقوایی و بی اخلاقیهای ما را برنتابید و به یاران شهیدش پیوست.  

 

  

جانباز شهید حاح احمد پاریاب، فرمانده گردان تخریب(شهادت) لشگر 27 محمد رسول الله، کسی که روزی فرمانده شهید همت بود در سالگرد عملیات خیبر شهید همت، به شهادت رسید. شیمیایی و اعصاب و روان شدید بود، این سالهای آخر را تنها زندگی می کرد.... دنیای مرام و خلوص بود میشناختمش. 

 

حمید داوودآبادی میگفت:

 

احمد پاریاب” فرماندۀ شیر و دلیر گردان شهادت، که فقط اگر لحظه ای سُرفه سراغش نیاید، برایش عروسی است و خوشی ای وصف ناشدنی… 

 

خوش به حالت شهید پاریاب که خلاص شدی از ما. اما ما با از دست دادن انسانهایی چون شما چه کنیم؟ با بی تقوایی ها چه کنیم؟ بار سنگین تکلیف را چه کنیم؟

 

 ----------------------------------------------------------

 

خدایا پناه بر تو 

 

 

به خدا روز حسابی هم هست......

 

به خدا وقتی بی هوا حرف می زنی و آبروی یک انسان رو میبری حسابش و حقش پیش خدا محفوظه 

 

چرا انقدر بی تقوی شدیم ؟!

 

خجالت بکشید.... از شهدا خجالت بکشید از آقا خجالت بکشید؟! حتما باید آقا بیاد وسط معرکه و تذکر بده؟!

 

تخریب تا کجا......؟!

 

بی انصافی تا کجا .......... ؟!

 

بی وجدانی تا کجا ............... ؟!

 

آب به آسیاب دشمن ریختن تا کجا ......؟!

 

چرا یادت میره جنگ نرم ادامه داره؟!

 

چرا یادت میره دشمن تیزه و به هوش .......؟!

 

تورخدا اول آگاهی کسب کن بعد حرف بزن 

 

 رئیس جمهور یه ونزئولا رفت برگشت هزار و یک تخریبش کردید.

 

 یعنی انقدر سخته فهمیدن این نکته که نباید با دشمن همسویی کرد؟!

 

چقدر وجدانها رو  فرستادیم لالا ؟!

 

چی شد یه دفعه خیلیها مسلمون شدن و مقید ؟!!!!   

 

نه جانم نگران نباشید آقای احمدی نژاد خیلی از من و تو مسلمون تره.

 

واقعا وقتی دهن چاکتو باز میکنی و دم از شرع میزنی اما یه ذره شرع حالیت نیست میتونی فکر کنی انسانی؟  

 

دیگه آدم از اینهمه بی اخلاقی و بی تقوایی خفه میشه  

 

شهدا این مملکتو حفظ کردن و امنیتشو فراهم کردن که ما بشینیم توش بی تقوایی کنیم ؟!

 

به خدا خجالت و شرم و حیا و خداترسی سرمایه بزرگیه .

 

چرا تمام زندگیمون شده از کاه،کوه ساختن؟!

 

تویی که آقای احمدی نژاد رو با خاتمی ضددین مقایسه میکنی جایز هست که بری خودتو پرت کنی تو دره. اون خاتمی بی همه چیزی که فیلمش از اون طرف درمیاد با این انسان پاک قابل قیاسه؟ حقا که شرم دارد ..... خاتمی در کمال اختیار با دخترکان جوان دست میداد. اینجا اما پیرزنی داغدار به ناگاه برای ابراز احساس دست آقای احمدی نژاد رو میگیره.... آخی شماها اگه خودتون بودید پیرزن داغدار رو پرت میکردید اونور؟

تمام زندگی و جامعمون رو کردید شایعه و کینه و بددلی و تهمت و حرف و حدیث و دروغ و دشمن شاد کنی.....

 

باشه راحت بزن ببر قطع کن فکر کردی تموم شد؟ هیچی ؟ نخیر جانم آخرتی هست .....وای از آخرتهامون .

 

به تو چه که بوسه زده به تابوت چاوز؟ به تو چه؟ خصوصیه. احساس شخصیه. تو این هم باید دخالت کنید؟ آدم وقتی احساس عاطفی به کسی داره این شکلی بروزش میده. تو این دنیای وانفسا مگه چندتا مثل چاوز وجود دارن؟ مسلمه از دست دادنشون خیلی سخته. تو عرصه بین الملل یکی مثل چاوز همراه سیاستت باشه اونهم سیاست ضدسلطه، معلومه که از دست دادنش خیلی سخته...  

 

به تو چه؟ من هم گریه کردم و عمیقا متاسف شدم حتی برای چاوز نماز وحشت خوندم و صلوات فرستادم و صدقه دادم.....  

 

شماها همونایی هستید که میگفتید چرا چاوز کمونیست رو بردن گلزار شهدا؟! کاش به اندازه چاوز کمونیست آزادگی داشتید شماها !!!!  

 

 

یا اباعبدالله فرمودید : اگر دین نداری لااقل آزاده مرد باش ..... دین که فراموش،آزادگی هم یادم تورا فراموش...... 

 

چاوز انسان بزرگی بود در حد خودش بزرگ بود آزاده بود ... خیلی غم انگیز بود برای من یکی. حسم مثل زمانی بود که احمدشاه مسعود شهید شد مثل زمانی که بی نظیر بوتو کشته شد ....   

 

آی .... وای ....های ...باید زار زد به حال این ملت..... به کجا چنین هراسان؟ به کجا چنین آشفته؟ این تذهبون؟؟؟؟؟ 

 

ادعای دینتون شده و نگران آغوش مادر چاوز شدید؟ شرم شرم شرم ... آغوش؟ شرع؟ واتز د مینینگ آو شرع اند آغوش؟ ما من معنی شرع و آغوش؟ شرع و آغوشون معنیسی نمندی؟ 

 

شما نگران آخرت ویران خودتون باشید. 

 

آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. 

  

 

من که فقط با یک بار دیدن عکس ، همون اول گفتم چرا دست مادر چاوز انقدر مردونه است؟!   

 

 

گند زدید به جامعه با این حرفها ...... واقعا بس نیست؟ چقدر باید اراجیفتون رو تحمل کرد؟ چرا همش باید محکوم به تحمل باشیم؟ کم تو فتنه خون به دلمون کردید؟ یا مثلا تو! بچه به اصطلاح مذهبی ولایی! کم بعضیهاتون با ادعاهای توخالی و تندرویهاتون خون به دلمون کردید......؟خسته شدیم از دست شماها ....ما هم حق داریم خیلی بیش از شما هم حق داریم .... 

 

 

خجالت بکشید از شهدا خجالت بکشید که سر سفره خون نشستید و به ریش صاحب خون دهن کجی میکنید.... 

 

خجالت بکشید از شهدا    

 

 

میدونی شهید رحیمی کی بود؟ کسی که آیت الله مکارم گفته بود نبریدش سفر حیفه از دستش بدید.

 

شهدا ما داریم تو تعفن و لجنزار خفه میشیم تورخدا کمی آدمیت یادمون بدید. 

 

 

 

توضیحات صالحی و تاج الدینی در مورد دیدار مادر چاوز: 

 

مخالفان احمدی نژاد، کدام خط قرمز را رعایت می کنند 

 

صالحی، وزیر امور خارجه باابراز تاسف از حواشی به وجود آمده در رسانه های داخلی اظهار داشت: من آنجا بودم، چنین چیزی صحت ندارد که کسی، کسی را در آغوش گرفته باشد. دکتر احمدی نژاد به عرف معمول به نشانه اینکه ما دست نمی دهیم دست روی دست گذاشته بود. مادر چاوز به احترام رئیس جمهور از جای خود بلند شد و گفت شما پسر من هستید، چاوز دائماً ذکر خیر شما، کشور و ملت تان را می گفت. الان هم که نزد من هستید احساس دلگرمی می کنم.دکتر احمدی نژاد و مادر چاوز، مقابل هم و در فاصله نزدیکی ایستاده بودند و آقای دکتر هم دائماً دستش را به نشانه اینکه نمی تواند دست بدهد نگه داشته بود. من نمی دانم این چه حرفی و چه عکسی است که منتشر شده، مصافحه ای در کار نبوده است. آنچه که من دیدم نه مصافحه ای بود، نه چیز دیگری. آن ها ابراز احساسات کردند، مدت قابل توجهی صحبت کردند و مادر چاوز در حالی که گریه می کرد، تشکر می کرد و احساسش را بروز می داد. آقای دکتر هم دلداری می داد.  

اینکه مادر چاوز سر به شانه دکتر احمدی نژاد بگذارد را من که آنجا بودم متوجه نشدم. آدم می ماند که درباره این رفتار رسانه ها و عکسی که روی آن مانور داده اند چه بگوید.آنچه من دیدم این بود که رئیس جمهور دست خود را به نشانه معمول دست ندادن گرفته بود و مادر چاوز هم گریه می کرد. این مادر محترم 85 ساله خطاب به رئیس جمهور ایران می گوید تو پسر من هستی. از نظر شرعی، اسلام راجع به خانم هایی که سنشان از یک مقطع خاص عبور می کند حکم خاصی دارد که می توان به فتاوای مراجع بزرگ مراجعه کرد. من از طرح این مسائل در رسانه های داخلی تعجب می کنم. انسان در حال و هوای حزن انگیز خاصی در سوگواری قرار گرفته و با یک خانم محترم 85 ساله و مادر یک رهبر بزرگ که اشک می ریزد روبه رو می شود، احمدی نژاد هم او را دلداری می دهد. 
    
حجت الاسلام  میرتاج الدینی، معاون رئیس جمهور نیز با انتقاد از شیطنت برخی از رسانه ها گفت متاسفانه برخی مجموعه ها و سایت های خبری به دنبال حاشیه سازی و اصلی کردن مسائل فرعی هستند و تلاش دارند حاشیه ها را پررنگ تر از متن کنند. وی تاکید کرد برخی رسانه ها به دنبال انحراف افکار عمومی از محتویات اصلی حضور رئیس جمهور در مراسم سوگواری هستند.  

تمامی روسای جمهور به مادر چاوز تسلیت گفتند، اما مادر پیر چاوز وقتی احمدی نژاد را دید بسیار متاثر شد و بارها گفت: پسرم شما را خیلی دوست داشت و چند بار تاکید کرد شما همانند پسرم هستید. احمدی نژاد به مادر چاوز تسلیت گفت اما عکس منتشر شده در سایت ها، مصافحه و معانقه (اینکه مادر چاوز سر خود را بر دوش احمدی نژاد گذاشته باشد) را تکذیب می کنم. از آنجایی که بنده و دکتر صالحی شاهد ماجرا بودیم، هنگامی که مادر چاوز احمدی نژاد را دید به گریه افتاد و رئیس جمهور طبق معمول دست های خود را در مقابل هم فشرد و به عرض تسلیت به مادر چاوز پرداخت، اما به دلیل اینکه حال مادر چاوز دگرگون شده بود، با ابراز تاثر شدید ناگهان دستان خود را بر دست رئیس جمهور گذاشت اما احمدی نژاد دست هایش را می کشید، در عین حال بنده عکس های شیطنت آمیز منتشر شده در سایت ها را تکذیب می کنم. معاون رئیس جمهور با تکذیب عکس منتشر شده احمدی نژاد با دختر چاوز نیز گفت: دکتر احمدی نژاد با گفتن تسلیت از کنار خانواده چاوز و دختران و داماد چاوز گذشت و تنها در مقابل مادر چاوز برای احترام ایستاد و عکس مورد ادعا مربوط به این ملاقات نیست. 

  

حالا اونایی که تهمت زدید و باور کردید و شایعه پراکنی کردید برید بمیرید. هیچ جای دنیا انقدر بی حرمتی نسبت به رئیس جمهورشون نمیکنن هرچقدر هم که مخالف باشن....برید بمیرید. پیشاپیش آتیش جهنم و تناول از درخت زقوم نوش جانتان. گوارای وجود. میدونی آتیش جهنم هزاربار از آتیش دنیا داغ تره؟ حتما تنت تحملشو داره دیگه!!! حتما قبرت هم خیلی بزرگه که تو فشار نباشی... چه تویی که فتنه گر حامی فتنه ای چه تویی که با یه من ریش و ادعا اسمتو گذاشتی ولایی...  

 

 

لطفا جهت نظر دادن به قسمت بالای مطلب مراجعه کنید